دانلود رمان قدرت دریای من(معشوقه حاکم) از آزاده منزه
دانلود رمان قدرت دریای من(معشوقه حاکم) از آزاده منزه
در این مطلب از ناول کافه ، رمان قدرت دریای من را آماده کردیم.برای دانلود رمان قدرت دریای من(معشوقه حاکم) از آزاده منزه در ادامه همراه ما باشید.
رمان : قدرت دریای من
نویسنده : آزاده منزه
ژانر : عاشقانه
خلاصه (معشوقه حاکم):
اهورا کیهان ٬بزرگترین و معروفترین استاد موسیقی ٬مردی پر از خشونت و غرور و با رویارویی جنجالی همراه شاگرد پر از جسارت و شیطنت خود و شروع جدال بین آنها خوی سرکش اهورا برای مقابله و‌جدل با ستایش ٬دختری از طبقه عام و روحی سرشار از مهربانی و عشق ٬و شروع عشقی پر از حرارت و کشش میان آنها…
بخشی از رمان قدرت دریای من(معشوقه حاکم) :
سرچرخاند …این ماشین کجا میرفت سرنشینش که بود؟!! سرعت ماشین اینطرف و آنطرفش میکرد. تلو تلو خوران سمت شیشه ی پشن سر راننده رفت . لعنتی!!
پرده ها را انداخته بود …نمیتوانست داخلش را ببیند . اطراف را نگاه کرد …
این اتوبان این وقت روز شلوغ و شلوغ تر میشد …همه از سر کار برمیگشتند . از تیر اندازی نکردن ان اراذلی که دنبالش افتاده بودند خوب می فهمید دشمن عزیزش هرکسی هست
او را زنده میخواهد. لابد میخواست لذت زنده زنده سوزاندن و زجر دادنش را خودش بکشد.
خدا را در دل صدا زد . هر قدر هم قوی بود ، با آن همه غولتشن که نمیتوانست تنها رو به رو شود!
پناهی جز او نداشت! …دل بیقرارش تا نداشت .
کم کم سرعت ماشین کم میشد .نگاهی انداخت…دورو برش شلوغ میشد و پر از ماشین …
وقتی ماشین ناچار به توقف شد به ساکش چنگ زد و فورا پرید پایین …چه کاری میتوانستند بکنند؟ نمیتوانستند میان ان جمعیت و مردم خون و خونریزی راه بیاندازند که !
لابه لای ماشین ها شروع به راه رفتن کرد و شالش را جلو کشید . چندین بار به عقب برگشت ..
لعنتی …دو نفر دنبالش افتاده بودند …
آنقدر رفت تا نگاهش به اتوبوسی افتاد..
فورا سمت آن رفت و به در کوبید …در که باز شد نفس راحتی کشید و داخل آن پرید.
شلوغ بود اما جا برای نشستن داشت . روی زمین و پله ی اولی نشست . لحظه ی اخر دید که ان دو مرد هم وارد اتوبوس شدند و در قسمت مردها قرار گرفتند .
لینک دانلود به دستور ساماندهی پاک شد
رمان های پیشنهادی دیگر :
دانلود رمان اک تای از محیا نگهبان
