تبلیغات در ناول کافه کانال ستارگان رمان انجمن رمان
دانلود رمان : ناول کافه مرجع دانلود رمان های ایرانی و رمان های خارجی
ضد جوش صورت
خانه » دانلود رمان جدید » دانلود رمان نمیذارم بری از ببار بارون
دانلود رمان نمیذارم بری از ببار بارون

دانلود رمان نمیذارم بری از ببار بارون

دانلود رمان نمیذارم بری از ببار بارون

در این پست از ناول کافه ، رمان عاشقانه نمیذارم بری را آماده کردیم.برای دانلود رمان نمیذارم بری از ببار بارون در ادامه مطلب با ما همراه باشید.

دانلود رمان نمیذارم بری از ببار بارون

دانلود رمان نمیذارم بری از ببار بارون

رمان : نمیذارم بری

نویسنده : ببار بارون

ژانر : عاشقانه ، غمگین

تعداد صفحات : ۱۹۴

خلاصه رمان نمیذارم بری :

داستان ، داستان عشق است. مهتا دختری جوان اسیر عشق پسردایی تحصیل کرده اش رامتین است..غافل از اینکه رامتین از او متنفر است…
روزها میگذرد…ماه ها و سال ها..روزگار دست این دو جوان را در دست هم میگذارد اما…این احبار حاصلی جز شب های غمگین و محزون مهتا و روزهای پرکار و خشمگین رامتین ندارد…
اما! زمان همه چیز را حل میکند. گذر زمان عشق مهتا را همچون جوانه ای در قلب رامتین کاشت و به دنیا امدن دو فرشته ی کوچک از جنس بهشت و با آمدن بهار عاشقی این جوانه رشد کرد و تبدیل شد به عشقی جنون آمیز.. عشقی که برای هردوی آنها شیرین بود…

 

بخشی از صفحه اول رمان نمیذارم بری :

بسم الله الرحمن الرحیم
بِسمِ اللهِ آمَنتُ بِالله تَوَکَلتُ اَلاَ لله ماشاالله لاحول وَلا قُوَتهِ اِلله بِالله
به نام خدا، ایمان دارم به خدا، توکل میکنم به خدا، اگر او بخواهد، به حول و قوه ی الهی برمیخیزم و هیچ نیرویی بالاتر از نیروی خداوند نیست.
***************
*مقدمه*
ترسم از این نیست که او عاشق نیست…
دردم این نیست که معشوق من از عشق تهی ست…
دردم این است که با این همه سردی ها …
من چرا دل بستم؟؟؟
****************
روی تختم دراز کشیده بودم و با موهام ور میرفتم. طبق معمول بهش فکر میکردم. یاد لبخنداش که می افتادم، یه جوری میشدم… انگار از ارتفاع چندصد متری پرتاب شده باشم، تهِ دلم خالی میشد. صدای مامانم رشته ی افکارم رو بهم ریخت.
_مهتا؟؟ دخترم؟؟ کجایی؟؟

_تو اتاقم مامان.
با دو اومد تو اتاق و بدون اجازه در رو باز کرد.
_اِ مامان باز شما در نزدی؟ بابا شاید من ل خ ت باشم.

_خوب حالا من محرمتم دیگه. زود باش اماده شو، آقاجون و دایی جون اینا دارن میان اینجا.
با اینکه خوشحال شده بودم اما برای اینکه ذوقم رو نشون ندم،گفتم:
_ خوب چرا؟؟ مناسبتی داره؟؟

_وااا! نه مادر مگه قراره مناسبتی داشته باشه تا بیان اینجا؟؟ همین طوری اومدن.
_اوهوم.
_لباسات رو عوض کن دیگه.
_خیله خب شما که اینجایی نمی تونم عوض کنم. برید بیرون تا عوض کنم.

سرش رو تکون داد و خارج شد.
با خوشحالی تو جام پریدم. امشب بازم می بینمش. لباسام رو اماده کردم و رفتم تو حموم. یه دوش ده دقیقه ای گرفتم و رفتم سراغ لباسام.

تو خونواده ای بزرگ نشدم که خیلی سنتی باشن ولی خوب پدربزرگم یه خورده سخت میگیره و چون خیلی دوسش دارم نمی خوام عذابش بدم. بنابراین یه سارافون مشکی حلقه ای تا یه وجب بالای ساقم آماده کردم، یه کت چهارخونه سفید مشکی هم گرفتم که آستیناش روی آرنجم تنگ میشد.

جوراب شلواری مشکیم رو هم آماده کردم و نشستم پشت میز آرایش. موهای بلندم رو که تا زیر باسنم میرسید، رو سشوار کشیدم.یه رژ صورتی دخترونه به لبای درشت و قلوه ایم زدم و یه خط چشم هم به چشام کشیدم. کارم که تموم شد، به سمت لباسام رفتم. لباسا کیپ تنم بودن. موهام رو کج گرفتم و کمی ازشون رو بالای سرم بستم و بقیه رو آزاد گذاشتم. ساعت مشکیم رو هم که صفحه ی درشتی نسبت به بندش داشت، دستم کردم.صندلای سفیدم رو پوشیدم و بعد از زدن کمی عطر از اتاقم خارج شدم.

_اومدی مامان؟؟

نگاش کردم. بادیدنم لبخندی زد و دوئید تو آشپزخونه.

شونه ای بالا انداختم و از پله ها اومدم پایین. مهرشاد و مهرداد مثل همیشه علاف، نشسته بودن پشت تلویزیون و تخمه میشکستن و با هم یکی به دو میکردن.

رفتم کنارشون که با صدای کفشم هردوشن برگشتن سمتم.

مهرشاد: چه خوشگل چه خوشگل چه خوشگل شدی امشب؟؟

رمان های پیشنهادی :

دانلود رمان در میان خواب هایم قدم بگذار از مهنامه

دانلود رمان آفرت از سارا رایگان

دانلود رمان عصیان از نسرین ثامنی

دانلود رمان حقیقت رمانتیک قتل جلد سوم هیچکسان

3.9/5 - (23 امتیاز)
برای این مطلب ( دانلود رمان نمیذارم بری از ببار بارون ) امتیاز خودت را با ستاره های بالا ثبت کن
باکس دانلود

راهنما

  • نظرات خود را تنها در مورد این رمان در بخش کامنت ها بیان کنید.
  • از ارسال مطالب تبلیغاتی و توهین آمیز خودداری کنید که تایید نخواهند شد .
  • اگر سوالی داشتید از بخش تماس با ما اقدام به ارتباط با مدیریت کنید.
  • رمان ها در سه فرمت (APK،EPUB،PDF) برای دانلود قرار میگیرند.
  • کاربران باتوجه به سیستم عامل گوشی می توانند رمان ها را دانلود کنند.

درباره Soheil_Gh :

علاقه مند به وبلاگ نویسی و طراحی


تمامی حقوق این سایت متعلق به ناول کافه می باشد و هرگونه کپی از مطالب و تصاویر شرعا حرام بوده و پیگرد قانونی دارد.