دانلود رمان وقتی تو نیستی از فاطمه مادحی
دانلود رمان وقتی تو نیستی از فاطمه مادحی
در این مطلب از سایت ناول کافه ، رمان وقتی تو نیستی را آماده کردیم.برای دانلود رمان وقتی تو نیستی از فاطمه مادحی در ادامه پست همراه ما باشید.
رمان : وقتی تو نیستی
نویسنده : فاطمه مادحی
ژانر : عاشقانه
بخشی از رمان وقتی تو نیستی :
پر بغض با نگاهی تار خیرش شدم که در اتاقش باز شد و پرستار وارد اتاقش شد
با لبخند به سمت شایان رفت و
سرمش رو عوض کرد، جو اتاق به قدری سنگین بود که پرستار همونطور که اومده بود بدون حرف زدن از اتاق بیرون رفت…
با رفتن پرستار نگاه تارم رو از شایان گرفتم و به سمت در رفتم
چیزی نگفت انگار متوجه حال خرابم شده بود که پیگیر جواب سؤالش نشد
ولی من نتونستم سؤالش رو بی جواب بزارم و برعکس قولی که به بردیا داده بودم آروم اما محکم گفتم:
من همون پیدای پنهانیم که به هوش اومدنتو نذر و نیازم…
برعکس تو که داشته من رو ناشکری…
گفتم و قبل از اینکه حرفی بزنه و از شوک حرفی که زدم در بیاد دستگیره در رو فشوردم و از اتاق بیرون زدم…
با گام های بلند از بیمارستان بیرون رفتم
انگار تو اون ساختمان لعنتی هوا نبود که ریه هام برای ذره ای اکسيژن به تقلا افتاده بودن
روی اولین نیمکتی که دیدم نشستم و نفس عمیق کشیدم
قلبم درد میکرد و سینم میسوخت از این بی نفسی
من رو یادش نبود!
به من گفت کی هستم، به من!
به نفسش!
گفت دروغ گوام
خدا میبینی منو؟
میبینی چطوری له شدم زیر آوار حرفاش؟
قلبم درد میکنه خدا!
نفسم در نمیاد از غریبگی صداش
مگه خودش نگفت فقط بخاطر من زنده میمونه؟ پس چرا دلیل زندگیش رو نمیشناسه؟
رمان های پیشنهادی دیگر :
دانلود رمان جرزن از نازنین محمدحسینی