جدیدترین خبری های ناول کافه
دانلود رمان نقاب ماه (جلد اول)
در این مطلب از سایت ناول کافه ، جلد اول رمان نقاب ماه را آماده کردیم برای دانلود رمان نقاب ماه (جلد اول) به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
📚نام اثر : نقاب ماه (جلد اول)
🖊نویسنده : Soha moradi کاربر انجمن ناول کافه
📎ژانر : رمان عاشقانه ، رمان تراژدی
خلاصه رمان نقاب ماه :
شوکا در تکاپو اتمام دوره پزشکی عمومی خود، در اولین میهمانی زندگیاش اسیر نقاب پوشی میشود که هر روز آرزوی مرگ را برایش پر رنگ تر میکند؛ اما قصه همین طور نمیماند!…
بخشی از پارت اول رمان نقالب ماه :
مقدمه:
میغرید!
فریاد میکشید!
بیرحمی را به رخ میکشید!
اما در قلب سیاهش عشق داشت!
خاک خورده بود اما هنوز هم نفس میکشید؛
و در چشمهای آهویش زندگی میکرد…
“سها مرادی”
حال:
نگاهش میکرد؛ منگ و متعجب!
نمیتوانست حتی جمله ای کوتاه برای التیامش بگوید. دستش را روی قفسه سینه پر دردش گذاشت و نفس های بریده بریدهای بیرون داد، دیگر توان نگریستن به صورت مهداد را نداشت! از شدت درد چشمهایش را بست و در ذهن سیمای او را تجسم میکرد.
از آن چه که میدید وحشت کرده بود؛ دلش نمیخواست حتی ذرهای این صحنه دلخراش ادامه پیدا کند. در حالی که غم ذره ذره وجودش را به سلطه درآورده بود با صدای غرش مهداد به خود آمد:
– دیدی خیالت راحت شد؟
مهداد چانهی دخترک را اسیر دست خشم دیدهاش کرد و باز غرید:
– خوب به صورتم نگاه کن؛ تو از همچین آدمی نمیترسی؟ من یه هیولام، یه نحس مطلق!
شوکا چشمهایش را گشود؛ لبخندی تلخ زد و در دل به رازی اعتراف کرد که حتی خودش هم از آن بی اطلاع بود…
“گذشته”
چشمهای کشیده همچون آهویش را باز کرد و نگاهی به اطراف انداخت؛ اتاق در سادگی رنگ سفید و صورتی غرق شده بود. با ذوق به قفسه چوبی کتابهایش خیره شد؛ آرامشی عجیب از رنگ کتابهای قطور پزشکیاش میگرفت.
لبخندی به گشادی صورت زاویه دارش زد و با صدایی پر از شور گفت:
– آخیش یه روز دیگه هم میتونم واسه رویاهام تلاش کنم.
لحاف را به هوا پرتاب کرد و خود را از گرمای دلچسب تخت بیرون کشید.
با ظرافت دخترانهاش لحاف را همسان تخت کرد و دستی به موهای فر بلند و قهوهایش کشید؛ دستهایش را باز کرد و به دور خود چرخید، چال گونهاش نوید خندههای از ته قلبش را میداد.
رمان های پیشنهادی دیگر :
دانلود رمان من دختر افسانه ایم
- دانلــود برای گوشی اندرویـد (APK)
- دانلــود با فرمـت پی دی اف (PDF)
- دانلـود برای گوشی آیــفون (EPUB)
- رمز در صورت نیاز : novelcofe.ir
- منبـــع : نــاول کــــافه NovelCafe
راهنما
- نظرات خود را تنها در مورد این رمان در بخش کامنت ها بیان کنید.
- از ارسال مطالب تبلیغاتی و توهین آمیز خودداری کنید که تایید نخواهند شد .
- اگر سوالی داشتید از بخش تماس با ما اقدام به ارتباط با مدیریت کنید.
- رمان ها در سه فرمت (APK،EPUB،PDF) برای دانلود قرار میگیرند.
- کاربران باتوجه به سیستم عامل گوشی می توانند رمان ها را دانلود کنند.
سلام با عرض خسته نباشید خدمت نویسنده ، از قلمتون خوشم اومد ، به سبک نسبتا خوبی داستان رو به تحریر درآوردین ، ولی بلید بگم من با خوندن داستانتون یاد داستان دیو و دلبر افتادم ، چند صفحه ی اول داستان یعنی تا قبل از روبه رو شدن شوکا با مهداد خب خیلی خوب داشت پیش میرفت و من واقعا لذت بردم از کنار هم گذاشتن کلمات به زیبایی ، ولی بعد از برخورد شوکا و مهداد داستان روند طبیعی و واقعیش رو از دست داد و شد شبیه داستان های تخیلی و فیلم ایرونیهای قدیمی که هیچ منطقی توش نبود ، حیف بود که داستان روند طبیعیش رو اینطوری گم کنه و قاطیه داستانهایه خیالی بشه ، خیلی بهتر میتونست رقم بخوره،،ولی بازم میگم نوع نوشتارتون به دل مینشست و همین نوع نوشتن بود که منو ترغیب کرد تا پایان بخونم داستان رو وگرنه خودِ رمان موضوعش از اونجایی که گفتم برام گنگ و دور از ذهن شد…امیدوارم درداستانهای بعدی خوشتر بدرخشین
عالی بود، با ارزوی موفقیت های بیشتر برای نویسنده
جلد دوم این رمان کی میاد
به زودی
از همگی عزیزانی که ازین رمان خوشش اومده خیلی ممنونم بهم انرژی دادین واسه جلد دومش😍
عالیییییییی
خیلی عالی بود
نویسنده عزیز خسته نباشی.
رمان به شدت پیشنهاد میشه 🙂