دانلود رمان در حسرت دیدار تو آواره‌ ام از نادیا عثمانی

دانلود رمان در حسرت دیدار تو آواره‌ ام از نادیا عثمانی

در این مطلب از سایت ناول کافه ، رمان در حسرت دیدار تو آواره‌ ام را اماده کردیم.برای دانلود رمان در حسرت دیدار تو آواره‌ ام از نادیا عثمانی در ادامه پست با ما همراه باشید.

دانلود رمان در حسرت دیدار تو آواره‌ ام از نادیا عثمانی

رمان : در حسرت دیدار تو آواره‌ ام

نویسنده : نادیا عثمانی

ژانر : عاشقانه

خلاصه رمان در حسرت دیدار تو آواره‌ ام :

آوا دختری آرام و زیبارویی است که برای پیدا کردن مادرش به ایران بر میگردد و به جست و جوی او می پردازد که در این طریق با دردسر های زیاد مواجه میشود. اما آیا موفق میشود مادرش را پیدا کند؟

بخشی از صفحه اول رمان در حسرت دیدار تو آواره‌ ام :

به رسم هر سال با نزدیک شدن ماه محرم امیر و عباس با بچه ها مشغول آماده سازی مسجد محله شان برای

عزاداری بودند. کارشان را که تا حدودی به سر انجام رسانده بودند، برای استراحت کردن عازم خانه شدند. از حاج

قاسم و دیگر بچه ها خداحافظی کردند و سوار بر موتور به راه افتادند.

چند قدم نرسیده به خانه امیر از روی عادت همیشگی اش از روی موتور پرید؛

عباس قُرقُر کنان به او توپید:

– هوی تو دست از این عادت بدت بر نمی داری؟

امیر خنده ی ملیحی کرد و زنگ در را فشرد.

صدای زنگ به گوش حسین که مشغول مطالعه بود، رسید به آرامی از جا برخاست و رفت تا در را باز کند.

عباس در حالی که از شدت سرما در خود کز کرده بود. باز با قُر زدن خطاب به امیر گفت:

در حسرت دیدار تو آوارهام

– چند بار بهت گفتم با خودت کلید بیار حوصله ندارم تو این سرما پشت در معطل بمونم. تا آقا داداشت مثل الک

پشت خودش رو به در برسونه،

در این هنگام حسین که پشت در رسیده بود، حرف های او را شنید اما سعی کرد به روی خود نیاورد. سر به زیر در

را گشود.

امیر با رویی خندان و مهربان سالم کرد، دست بر شانه ی او نهاد و گفت:

– جات خالی حسین جون بهت گفتم با ما بیا چرا نیومدی؟

عباس در حالی که موتورش را گوشه حیاط قرار می داد، گفت؟

– مگه جشن تشریف برده بودیم که جاش خالی باشه چرا الکی قند تو دل این بدبخت آب می کنی.

رمان های پیشنهادی دیگر :

دانلود رمان مرا چه به گیسوان بلند از ناردانا داوری

دانلود رمان غم دنباله دار من اثر زهرا مرادی گرپی

دانلود رمان شیدا از سپیده فرهادی

دانلود رمان غریبانه از سپیده فرهادی