دانلود رمان تخیلیدانلود رمان جدیددانلود رمان فانتزی

دانلود رمان حلقه جادویی از س.زارعپور (جلد اول)

دانلود رمان حلقه جادویی از س.زارعپور (جلد اول)

در این مطلب از ناول کافه ، جلد اول رمان حلقه جادویی را اماده کردیم.برای دانلود رمان حلقه جادویی از س.زارعپور در ادامه پست همراه ما باشید.

دانلود رمان حلقه جادویی از س.زارعپور (جلد اول)
دانلود رمان حلقه جادویی از س.زارعپور (جلد اول)

رمان : حلقه جادویی

نویسنده : س.زارعپور

ژانر : تخیلی ، فانتزی

جلد : یک

تعداد صفحات : 531

خلاصه رمان حلقه جادویی :

جنگ نزدیک بود؛ کنار گوشمون نفس می‌کشید و هیچ‌کس متوجهش نمی‌شد. مردم بی‌گناه تاوان پس دادن؛ تاوان گناهی که مرتکب نشده بودن. امیدها رفت، زندگی‌ها نابود شد و ویرانه‌ها کنار هم قرار گرفتن و دشمن‌ها قوی‌تر و ترسناک‌تر شدن. اگه ویرانه می‌موندم، باید محکوم می‌شدم به تباهی. تعداد زیادی باورم نکردن؛ اما من دوبارهجنگی رو برپا می‌کردم؛ بزرگ‌تر و هولناک‌تر از تصورشون

 

بخشی از صفحه اول رمان حلقه جادویی :

فصل اول
اینجا سرزمین منه. سرزمین هانه که به خوبی‌وخوشی در قلمروی پادشاه مهربونمون، فردریک‌شاه، زندگی می‌کنیم. تو این‌ سرزمین افسانه‌ای، از هفت‌سالگی به هرکدوم از ما اژدهایی تعلق می‌گیره و ما موظفیم آموزششون بدیم و تربیتشون کنیم. یه‌ذره سخته؛ اما خب… نشد نداره.

مثل من که الان موفق شدم و دارم اولین‌ پروازم رو انجام میدم. اسمش رو گذاشتم نادیا.

– یوهو!

هیچ‌وقت فکر نمی‌‌کردم پرواز این‌قدر خوش بگذره.
سرخوشانه می‌خندیدم.

– برو بالاتر نادیا، برو بالاتر.

راستی این رو نگفتم؛ اژدها‌ها زبون ما رو می‌فهمن، حتی می‌تونن صحبت کنن؛ اما نه با کلمات، بلکه با ذهن صاحباشون ارتباط برقرار می‌کنن.

سرزمین ما خیلی قدرتمنده؛ اما همیشه یه‌قدرتمند‌تر وجود داره. تو همسایگی کشورمون، دقیقاً بعد‌ از چندتا تپه، سرزمین ویکتوریاست. اونا محشرن. خودم شخصاً عاشق اون‌ سرزمینم. اهالی ویکتوریا نه‌تنها اژدهابازهای قهارین، بلکه خودشون هم یه‌ انسان معمولی نیستن و قدرتای فراطبیعی دارن. بعداً کم‌کم بهتون میگم چه توانایی‌‌هایی. با اینکه فوق‌العاده قوی‌ان؛ اما یه‌نقطه‌ضعف بزرگ دارن.

کشورشون پر از فرقه‌های گوناگون و چنددستگیه.

به قدری از اون‌سرزمین خوشم می‌اومد که تقریباً هرروز رو اونجا می‌گذروندم و پدرم همیشه ناراضی بود و خیال می‌کرد ممکنه من هم مثل اونا به یه‌ گروه خاص علاقه‌مند بشم؛ اما من ابداً نمی‌‌تونستم حرفش رو گوش کنم، فقط به یه‌دلیل.

با شعله‌ی آتشینی که از جلوم رد شد ترسیده عقب کشیدم. کمی تعادل نادیا به هم خورد؛ ولی تونستم کنترلش کنم. اگه از اون‌ ارتفاع می‌افتادم که دیگه چیزی ازم نمی‌‌موند. به سمت راستم نگاه کردم تا عامل این‌ کار رو ببینم.

بله، خوشحال از ترسوندن من قهقهه می‌زد. داد زدم:

– دنیل!

دست‌هاش رو از دو طرف باز کرد و شونه‌ها‌ش رو بالا انداخت. چه مسلط روی اژدهاش نشسته بود.

دنیل: چیه خانم کوچولو؟ تو باید بتونی کنترلش کنی.

– تو دیوونه‌ای! این‌ اولین پروازمه. ممکن بود سقوط کنم.

خندید و گفت:

– اگه به فکر تلافی هستی من آماده‌م.

به نادیا دستور حرکت دادم و دنبالش کردم. از مهارتش متعجب شدم. اون فقط دوسال از من بزرگ‌تر بود. چطور یه‌ پسر پونزده‌ساله این‌قدر با مهارت اژدها رو هدایت می‌کنه؟!

به ارتفاعات خیلی‌ زیاد پرواز می‌کردیم و از بین ابرا رد می‌شدیم. وقتی شکوه و زیبایی هانه رو از بالا دیدم، دیگه تلافی‌کردن رو از یاد بردم.

رمان های پیشنهادی دیگر :

دانلود رمان راهی به دل ابریشم از مون شاین

دانلود رمان هیچ کس اینجا گم نمی شود از پرن ثابت

دانلود رمان آرامش پارسا از شمیم حیدری

دانلود رمان مهدای آتش از ملیحه بخشی

4/5 - (104 امتیاز)

سهیل

علاقه مند به وبلاگ نویسی و طراحی

نوشته های مشابه

‫4 دیدگاه ها

  1. من قبلا از سایت دنبال میکردم جلد دوم رو چرا الان میگه انجمن بسته شده؟ از کجا ادامه دختر وارثو بخونم؟(مرسی از قلم نابو خوبت)

  2. جلد دوم رمان حلقه ی جادویی” سومین دختر وارث” در حال تایپ می باشد. برای همراهی این رمان عضو سایت شوید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا