جدیدترین خبری های ناول کافه
دانلود رمان ویروس مجهول از نگار ۱۳۷۳
در این مطلب از سایت ناول کافه ، رمان تخیلی ویروس مجهول را آماده کردیم.برای دانلود رمان ویروس مجهول از نگار ۱۳۷۳ در ادامه مطلب همراه ما باشید.
رمان : ویروس مجهول
نویسنده : نگار ۱۳۷۳
ژانر : ترسناک ، تخیلی ، معمایی
تعداد صفحات : ۲۹۴
خلاصه رمان ویروس مجهول :
مریم یا به قول دوستاش، ماریا، یه دانشمند ایرانی مقیم آمریکاست که توی یه پروژه ی تحقیقاتی بزرگ که به بیمارای مبتلا به ایدز کمک می کنه تا از چنگال ویروس اچ.آی.وی رها بشن، شرکت داره. اوایل همه چی خوب پیش میره ولی… اتفاقی پیش میاد که تحقیقات رو به هم میریزه. کسی هم نمیدونه این اتفاق از کجا آب میخوره و قصد کسی که خرابکاری کرده از این کار چی بوده، ولی ماریا یه چیزی رو متوجه میشه. اینکه جون همه، همه ی دنیا، مخصوصا ایرانی ها در خطره.
بخشی از صفحه اول رمان ویروس مجهول :
پشت به من ایستاده بود، سرش با حالت عجیبی روی گردنش میلرزید و تکون میخورد. صداش زدم تا شاید متوجه حضور من بشه:
-هی آقا، شما حالتون خوبه؟
صدام طنین وار منتشر شد و کل فضای اطرافم رو گرفت، ولی مرد مقابلم هنوزم نفهمیده بود که من هم کنارشم. فضای اونجا نیمه تاریک بود، انگار که کسی یه لامپ ضعیف رو یه گوشه روشن کرده. هر چند اون نور کم این توانایی رو نداشت که شعاع زیادی رو پوشش بده و روشن کنه. چون تنها بودم میترسیدم. یه حسی بهم گفت تا به اون مرد نزدیک بشم، باید میفهمیدم اینجا کجاست، تنها کسی که می تونست به من جواب بده اون بود. برای همین یه کم جلو رفتم و دست راستم رو به شونه اش زدم:
-آقا…
وقتی دستم روی شونه اش قرار گرفت، لرزیدنش متوقف شد، آهسته سر چرخوند و نگاهم کرد.
وحشت کردم، از نگاه تهی و حدقه های خالی از چشمش زهره ترک شدم و با تمام قدرتم جیغ کشیدم، یه جیغ خیلی گوش خراش…
***
فریاد بلندی کشیدم و بی اختیار گفتم:
-لعنت!
بعد نفس نفس زنان سر جام نشستم. چند ثانیه گذشت که حواسم جمع یه صدا شد، صدای زنگ ظریفی که داشت تو گوشم میپیچید.
دستم رو زیر پتوم بردم و کورمال کورمال دنبال موبایلم گشتم. یه چیزی زیر انگشتام ظاهر شد که مستطیل شکل بود و صاف. برش داشتم و ساعتش رو خاموش کردم. همونطور که تو تخت خوابم نشسته بودم، گیج و منگ سرم رو به اطراف چرخوندم. نفس عمیقی کشیدم و پیش خودم اعتراف کردم خوابی که دیدم، واقعا ترسناک و احمقانه بود.
از روی تخت پایین اومدم و تلو تلو خوران شروع کردم به سمت مقصد نامعلومی حرکت کردن. چشمام باز نمیشدن، واسه همین محکم به در اتاق خوردم. یه پلکم به زور بالا رفت و غرولند کنان دستگیره رو پایین فرستادم و سر از سالن پذیرایی مرتب خونه ام درآوردم. با دیدن دکوراسیون یاسی و سفید اونجا آه کشیدم. با اوقات تلخی موهای سیاهم رو کنار زدم و با یه چشم باز، خودم رو از بین آت و آشغالایی که اسمشون رو گذاشته بودم “وسایل تزئینی” گذشتم. بالاخره به دستشویی رسیدم، داخل رفتم و دستام رو شستم و مشت خیلی بزرگی آب به صورتم پاشیدم.
سرد بودن آب باعث شد یه لرز مسخره بره تو تنم. به صورت خیسم که ازش قطره قطره آب میچکید داخل آیینه نگاه کردم. چشمای پف کرده ی قهوه ایم با تعجب به موجود جهش یافته ای نگاه می کردن که چشماش کاسه ی خون بود و موهاش مثل یال شیر نر پف کرده بود. به تصویر داخل آیینه پوزخند زدم. چشمام رو بستم و تصویر خوابی که دیدم رو دوباره تصور کردم. یادش که افتادم، تصویرش رو با انزجار از ذهنم پس زدم.
رمان های پیشنهادی دیگر :
دانلود رمان بالاتر از سیاهی از آریانا امینی و نگین حسینی
دانلود رمان سراب چشمانت از مطهره قلیزاده سروندی
لینک های دانلود این رمان به درخواست نویسنده از سایت پاک شده است.
- رمــــز در صــورت نیاز: novelcofe.ir
- منبـــــــع: ناول کــــــافه NovelCafe
راهنما
- نظرات خود را تنها در مورد این رمان در بخش کامنت ها بیان کنید.
- از ارسال مطالب تبلیغاتی و توهین آمیز خودداری کنید که تایید نخواهند شد .
- اگر سوالی داشتید از بخش تماس با ما اقدام به ارتباط با مدیریت کنید.
- رمان ها در سه فرمت (APK،EPUB،PDF) برای دانلود قرار میگیرند.
- کاربران باتوجه به سیستم عامل گوشی می توانند رمان ها را دانلود کنند.
بنده رضایتی از گداشته شدن رمانم در سایت شما ندارم لطفا درخواست دارم که پاکش کنید.
(در پرانتز هم میگم که اطلاع داشته باشید چیزی به اسم ژانر تخیلی، علمی نداریم. لطفا کار نویسنده های علمی-تخیلی رو زیر سوال نبرید)
با سلام
لینک های دانلود پاک شد