تبلیغات در ناول کافه کانال ستارگان رمان انجمن رمان
دانلود رمان : ناول کافه مرجع دانلود رمان های ایرانی و رمان های خارجی
ضد جوش صورت
خانه » دانلود رمان جدید » رمان های پرطرفدار ایرانی به درخواست کاربران
رمان های پرطرفدار ایرانی به درخواست کاربران

رمان های پرطرفدار ایرانی به درخواست کاربران

در این مطلب رمان های پرطرفدار ایرانی به درخواست کاربران را برای معرفی آماده کردیم. برای دیدن توضیحات بیشتر به ادامه مطلب مراجعه کنید.

رمان های پرطرفدار ایرانی

رمان های پرطرفدار ایرانی

رمان های پرطرفدار ایرانی :

نکته : لیست رمان های پرطرفدار زیر با توجه به درخواست کاربران ناول کافه ایجاد شده است و صرفا جهت معرفی می باشد.

 

نام : رمان اسطوره (دانلود رمان اسطوره از پگاه)

نویسنده : P*E*G*A*H

ژانر : عاشقانه

خلاصه رمان اسطوره : داستان رمان اسطوره درباره دختری دانشجو به نام شاداب است که در حال تحصیل در ترم سه رشته مهندسی عمران در دانشگاه تهران است. وضعیت مالی خانواده شاداب ضعیف است و برای گذران زندگی مجبور می شود در کنار تحصیل به دنبال کاری نیمه وقت بگردد. تبسم دوست شاداب اون رو برای کار به یک شرکت تبلیغاتی معرفی میکنه که رئیس این شرکت مردی به نام دیاکو است که شاداب اون رو از قبل میشناخته و به دلیل یک اتفاق عاشق اون بوده در حالی که دیاکو از این موضوع بی خبر بوده است.

 

نام : رمان تب

نویسنده : p*e*g*a*h

ژانر : عاشقانه ، اجتماعی

خلاصه رمان تب : زندگی سه فرد را بیان می کند البرز،پارسا و صدف .دختر و پسری که در پرورشگاه زندگی کرده و بعدها مسیر زندگی شان به یکدیگر گره ی کور می خورد و پسر دیگری که به دلیل مشکلاتش با آن ها همراه می شود. زندگی ای پر از فراز و نشیب و در این میان عشقی شیرین!

 

نام : این مرد امشب میمیرد

نویسنده : زینب ایلخانی

ژانر : عاشقانه

خلاصه رمان این مرد امشب میمیرد : یلدا دخترى سرکش که با عمه اش زندگى میکند ،طى حادثه اى باز داشت می شود و اتهام سنگینى در پرونده اش رقم میخورد ناجى او به طور معجزه آسایى وارد زندگى اش میشود و پرده از وقایع اصلى گذشته این دختر برداشته میشود، معین نامدار ! مردى از جنس خشم و تعصب ، با روح و زندگى اش در مى آمیزد و روایتى نو رقم میخورد…

 

نام : رمان افسونگر

نویسنده : هما پور اصفهانی

ژانر : عاشقانه ، هیجانی

خلاصه رمان افسونگر : تائیس افسونگری بود که با افسون خود اسکندر را وادار کرد پرسپولیس را به آتش بکشد و من افسونگری هستم که روح را به آتش می کشم یکی پس از دیگری افسون نخواست افسونگر باشد ؛ افسونگرش کردند.
داستان درباره دختری به نام افسون است که برادری بد جنس دارد که خیلی افسون رو اذیت میکنه،اما یه روزی با پسری به نام دنیل آشنا میشه و عاشق هم میشن اما بخاطر برادر افسون قضیه رو علنی نمیکنن و افسون میره پیشه دنیل زندگی میکنه تا اینکه…

 

نام : رمان تقاص

نویسنده : هما پور اصفهانی

ژانر : عاشقانه

خلاصه رمان تقاص : سالها پیش … وقتی هنوز چشم به دنیا باز نکرده بودم حوادثی رخ داد که تاثیرش را مستقیم روی زندگی من و تو گذاشت … شاید هیچ کس تصورش را هم نمی کرد یک عشق اتشین در گذشته باعث یک عشق اتشین دیگر در آینده شود … اما به خاطر زهری که گذشتگان از عشق چشیدند عشق ما نیز باید طعم زهر به خودش بگیرد … باید تقاص پس بدهیم … هم من هم تو … تقاص گناهی که نکردیم …

 

نام : رمان قرار نبود

نویسنده: هما پور اصفهانی

ژانر : عاشقانه

خلاصه رمان قرار نبود : داستان درمورد دختری به اسم ترساست که دو سال پشت کنکور مونده الان منتظر جواب کنکوره . مادر ترسا چند سال پیش فوت کرده ترسا با پدر و مادربزگش( عزیزجون) زندگی میکنه.خواهر بزرگش هم ازدواج کرده .ترسا آرزو داره که بره کانادا و اونجا ادامه تحصیل بده ولی پدرش به دلیل تجربه ی تلخی که در رابطه با فرستادن آتوسا(خواهر ترسا)به خارج داشته تحت هیچ شرایطی راضی نمیشه که ترسا رو بفرسته کانادا، به همین خاطر همین ترسا و دوستاش سعی دارند با همفکری هم راه حلی برای راضی کردن پدر ترسا پیدا کنند که موفق هم میشند ولی برای عملی شدن این راه حل یه سری اتفاقاتی میفته و شخصی وارد زندگی ترسا میشه که مسیر زندگیشو عوض میکنه،…

 

نام : رمان طلایه

نویسنده : نگاه عدل پرور

ژانر : عاشقانه ، همخونه ای

خلاصه رمان طلایه : داستان درباره ی دختری است به اسم طلایه با اصلیت اهوازی که ساکن اصفهان است.روزی طلایه که از قضا خانواده ای متدین و مذهبی دارد به تولد دوستش دعوت شده و باکلی خواهش و التماس رضایت مادرش را مبنی بر رفتنش به جشن جلب می کند اما بعداز شرکت در جشن متوجه جو ناسالم آنجا شده و تصمیم به ترک مهمانی میگیرد که وقتیموضوع را با دوستش درمیان میگذارد فریبا مانع از رفتن او شده و او را تا نیمه شب نگه می دارد.بالاخره با کلی خواهش فریبا رضایت میدهد طلایه را همراه یکی از پسرها به نام اشکان کهاو هم حال طبیعی نداشته راهی خانه کند.

در راه بازگشت اشکان طلایه را به ویلایی در آننزدیکی می برد ، طلایه که انتظار چنین چیزی را نداشته از شدت ترس بیهوش میشود و وقتیبهوش میاد درد عجیبی در بدن خود حس می کند و خود را داخل ویلا میبیند.از چیزی که ممکن است برایش بوجود آمده باشد به شدت میترسد و از ویلا فرار کردهو به سختی خود را به خانه میرساند.بعد از آن شب او که گمان میکرده حجب و حیای خود را از دست داده از ترس آبرو همه ی خواستگارانش را که همگی شیفته ی زیبایی او می شدند با هزار بهانه رد کرده تا اینکه…

 

نام : رمان همخونه

نویسنده : مریم ریاحی

ژانر : عاشقانه ، همخونه ای

خلاصه رمان همخونه : دختری به اسم یلدا که به دلیل فوت مادر و پدرش با یکی از دوستان صمیمی پدرش زندگی میکنه.بچه های اون مرد(حاج رضا) خارج از کشور هستن بجز پسر کوچکش که به دلایلی از پدره کینه به دل داره و اونم تصمیم داره از ایران بره…

خلاصه اینکه حاج رضا با شرط و شروط خاصی از یلدا میخواد که با همین پسر کوچیکه(که تابحال یک بارم یلدا رو ندیده)که اسمش شهابه ازدواج کنه و به مدت شش ماه با هم تو یه خونه زندگی کنن.اخلاق شهاب هم از اون جوریاست که نمیشه با یه من عسل نگاشون کرد.مغرور از خود راضی و در عین حال خوشتیپ و جذاب قصد اصلی حاج رضا این بود که اونا به هم علاقه مند بشن.در این بین اتفاقاتی میفته و حرفهائی زده میشه و روزهائی میگذره که شرحش رو باید خودتون بخونین…

 

نام : رمان مهمان زندگی

نویسنده : فرشته ملک زاده

ژانر : عاشقانه ، همخونه ایی ، دانشگاهی ، کلکلی

خلاصه رمان مهنان زندگی : سایه دختری مهربان و جذاب پر از غرور و لجبازی است .وجودش سرشار از عشق به خانواده است ،خانواده ای که ناخواسته با یک تصمیم اشتباه در گذشته همه آینده او را دستخوش تغییر میکنند … پایان خوش

 

نام : تو هنوز اینجایی

نویسنده : مهسا نجف زاده

ژانر : عاشقانه

خلاصه رمان تو هنوز اینجایی : دختری برای این که پدرش رو از ورشکستگی نجات دهد با پدر شوهر آینده اش قرار میذاره که اگه اون طلب پدرش رو پرداخت کنه در عوض اون با پسرش که به دختره علاقه داره ازدواج کنه ولی دختره هیچ حسی به پسره نداره.

 

نام : رمان تقلب

نویسنده : f javid

ژانر : عاشقانه ، طنز

خلاصه رمان تقلب : در مورد دختر شاد و سرزنده ای به اسم نادیا هست که همه نانادی صداش میکنن و خدای تقلبه. کل چهار سال دبیرستان رو با تقلب به انتها رسونده و دریای راههای تقلبه و انقدر حرفه ای که تا به حال سابقه تقلب گرفتنه ازش رو هیچ بنی بشری به چشم ندیده اما از بد روزگار بالاخره دستش برا یه نفر رو میشه و این سراغاز یه تنفر عمیق و شاید در انتها عشقی بزرگ و پر از تجربه های ریز و درشتی که بالاخره ببینیم نقلب توانگر کند مرد را یا نکند!

 

نام : رمان دلواپس توام

نویسنده: VANIA.b

ژانر : طنز ، همخونه ای ، کلکلی ، عاشقانه

خلاصه رمان دلواپس توام : درباره دختریه که بعد از ازدواج خواهرش،یه مشکلاتی براش پیش میاد که مجبورمیشه بره و توخونه دامادشون برای مدتی زندگی کنه…
تو اونجا اتفاقی براش پیش میوفته که اصلا فکرشم نمیتونسته بکنه…زندگی بیخیالو روحیه سرخوشش توی اون عمارت دچار تغییر میشه…

 

نام : رمان انتخاب دوم

نویسنده : VANIA.b

ژانر : عاشقانه

خلاصه رمان انتخاب دوم : داستان درمورد یک انتخابه…یک انتخاب که اولویت اول نیست،و خیلی سخته برای کسی که تمام دنیاتو بافکر به اون ساختی اولویت دوم باشی…انتخاب جایگزین باشی.

 

نام : رمان دژکوب

نویسنده : مدیا خانم

ژانر : انتقامی ، عاشقانه

خلاصه رمان دژکوب : بهراد ، مرد زخم دیده ایست که فقط به حرمت یک قسم آتش انتقام را روز به روز در سینه بیشتر و فروزان تر میکند.. سرنوشت او را تا لبه ی پرتگاهی پیش میبرد که در آن سوی آن چیزی جز تاریکی نیست..
بی آنکه بداند این بار تاریکی همان روشنایی صبح زندگی اش بوده که حالا جای به شب داده..پایان خوش

 

نام : رمان خشت و آینه

نویسنده : بهاره حسنی

ژانر : عاشقانه ، اجتماعی ، همخونه ای

خلاصه رمان خشت و آینه : پسری که از خارج میاد تا یه دختر شیطون و غیر قابل کنترل رو تربیت کنه…این کار واقعا متفاوت خواهد بود. شخصیتها و نوع داستان متفاوت خواهند بود. در این کار شخصیت اولی خواهیم داشت که پر از اشتباه است. پر از ندانم کاری. پر از خامی و بی تجربگی.

می خواهیم که با هم و در کنار شما به یک پختگی و ثبات شخصیتی در او برسیم. یک بلوغ ذهنی. شخصیت متزلزل و کوچک داستان ما، در انتها پخته و با ثبات و آرام خواهد شد. کسی که با همه کس و همه چیز سر ناسازگاری و عناد دارد، در انتها بالغ و فهیم می شود. حالت باری به هر جهت بودن او رشد خواهد کرد و تبدیل به کسی خواهد شد که برای اهدافش تلاش خواهد کرد.
در این داستان عشق هم خواهیم داشت. عشق و علاقه هایی متفاوت. عشقی پاک. عشقی که خود رشد می کند و می رویاند. عشقی که ورای نیاز های پیش پا افتاده و زمین گیر است. عشق ناپاک هم خواهیم داشت. چیزی که در نهایت محکوم به فناست. چون که از همان ابتدا هم نبوده است. نمی توان چیزی که نیست را هست کرد…

 

نام : رمان تقابل

نویسنده : الف کلانتری

ژانر : عاشقانه ، اجتماعی

خلاصه رمان تقابل : داوود با قدم هایی خسته و دلی شکسته، به دنبال راهی برای التیام دردی ست که به جانش افتاد.قصه ی غصه هایش از او مرد سرسختی ساخت که با دنیا هم سر جنگ داشت و این بین، به ازای سوختن عزیزترینش؛ عزیزترین دیگری را سوزاند به شعله ی انتقام…

 

نام : رمان روشنایی مثل آیدین

نویسنده :shazde koochool

ژانر : عاشقانه ، اجباری

خلاصه روشنایی مثل آیدین : درباره ی دختری به نام دنیا هس که از بچگی با پسر خاله اش میثاق به شدت مچ بوده و در ادامه میثاق با دختری به نام فریبا می خواد ازدواج کنه و دنیا هم با پسر عموی فریبا نامزد می شه. اما طی قراری که بابابزرگ فریبا و پسر عموش می زارن فریبا و پسر عموش با هم عقد می کنن تا به ثروت برسن. به سر میثاق می زنه و می گه که خالا که این پسر عشق من را گرفته من هم به نامزدش دنیا رحم نمی کنم.

دنیا با کمال بی رحمی مورد تعرض میثاق قرار می گیره و بعد می فهمه که بارداره و مجبور می شه باهاش عروسی کنه. میثاق به شدت پشیمونه و می خواد دل دنیا را به دست بیاره اما دنیا باهاش راه نمی اد و برای ادامه تحصیل می ره سوئد. داستان پر فراز و فرودی هس که نثر زیبایی داره و به دل می نشینه

 

نام : کنت نعنایی

نویسنده : مریم مولایی

ژانر : عاشقانه ، انتقامی

خلاصه رمان کنت نعنایی : شایدنگاه اولت که پرغروربودمرابه دام انداخت،
یاشایدنگاه عاشقانه ات مراازخودبیخودکرد،فقط می دانم!من اسیرچشمان سیاه توشدم.تو چه؟مرادوست داری؟یافقط بازیچه ایی برای هوسهایت هستم.یاشایدهم این آدمیان هستن که نمی گذارن این من عاشق به تویی معشوق برسم . نمی دانم’ولی توبمان من لطیفم،شکننده ام کمکم کن. نگذار بازی هایی این زمانه مراتامرزنابودی ببرندواحساساتم رابه آتش بکشن

 

نام : رمان جایی نرو

نویسنده : معصومه آبی

ژانر : اجتماعی

خلاصه رمان جایی نرو : یک زن، یک مرد، دو شخصیت متضاد ، دو زندگی متضاد…
وقتی کنار هم قرار بگیرن، چی پیش میاد؟!گاهی زندگی بازی هایی با آدم میکنه که غیرقابلِ پیش بینیِه کیانمهر و ترانه ، برنده ی این بازی میشن یا بازنده؟!میتونن جای نداشتنهای هم رو پر کنن؟!

 

نام : رمان در امتداد باران

نویسنده : سارا

ژانر : عاشقانه ، اجتماعی

خلاصه رمان در امتداد باران : وکیل جوان و موفقی با پیشنهاد عجیبی برای حل مشکل دختری از طریق خواندن دفتر خاطراتش مواجه میشود و در همان ابتدای داستان با خواندن صفحه اول شوکه میشود … این رمان برداشتی آزاد است از یک اتفاق واقعی…

 

نام : رمانازدواج اجباری

نویسنده : sara bala

ژانر : ازدواج اجباری

خلاصه رمان ازدواج اجباری : داستان درباره ی دختری به اسم بهار هستش که یه روز موقع برگشت از مدرسه متوجه ماشین ناشناسی جلوی در خ و نه شون میشه که ….

 

نام : رمان اگر چه اجبار بود

نویسنده : الهام . ح

ژانر : اجباری ، عاشقانه ، همخونه ایی 

خلاصه رمان اگر چه اجبار بود : همه چیز برای من یک بازی بود.. یک بازی تلخ و اجباری..اصلاً نمیدونستم با این بازی چی به سر خودم و اون بیچاره میاد..فقط برام آبروی بابام مهم بود..اما اون بیچاره..!! تقصیری نداشت.. مجبور بودم در برابر نگاه های سرد و پرسشگرانش فقط سرمو بندازم پایین و سهم اون فقط سکوت بود..سکوت…!!
دختری زجر کشیده…بی گناه مجازات میشود و در این مجازات پسری را هم با خود شریک میکند…نمیخواهد..اما برای حفظ آبروی پدرش مجبور میشود..همه چیز اجبار است…!

 

نام : رمان یغمای بهار

نویسنده : الف کلانتری

ژانر : عاشقانه ، اجتماعی

خلاصه رمان یغمای بهار : دلارای ایلیاتی با فرار از بند اسارت، خود را به بهشت شانه های مردی رساند که خان بود و سیبی ممنوعه…

 

نظر شما در مورد رمان های پرطرفدار ایرانی چیست؟

رمان های پرطرفدار ایرانی با توجه به تعداد درخواست کاربران لیست شده است

 

همچنین مطلب زیر هم توصیه می شود:

پرخواننده ترین رمان های ایرانی

3.9/5 - (1418 امتیاز)
برای این مطلب ( رمان های پرطرفدار ایرانی به درخواست کاربران ) امتیاز خودت را با ستاره های بالا ثبت کن
باکس دانلود

راهنما

  • نظرات خود را تنها در مورد این رمان در بخش کامنت ها بیان کنید.
  • از ارسال مطالب تبلیغاتی و توهین آمیز خودداری کنید که تایید نخواهند شد .
  • اگر سوالی داشتید از بخش تماس با ما اقدام به ارتباط با مدیریت کنید.
  • رمان ها در سه فرمت (APK،EPUB،PDF) برای دانلود قرار میگیرند.
  • کاربران باتوجه به سیستم عامل گوشی می توانند رمان ها را دانلود کنند.

درباره Soheil_Gh :

علاقه مند به وبلاگ نویسی و طراحی

تاکنون 915 نظر ثبت شده است.

  1. .داستان رمان در مورد دختری ک به اجبار پدرش باید با پسری ک دوسش نداره ازدواج کنه ولی دختره دوست داره با عشق ازدواج کنه و از خونه فرار میکنه و میره تو یه خونه ای پرستار یه دختر بچه میشه .ولی پسره پیداش میکنه و ازدواج میکنن.پسره عاشق دخترس و چند سال پیش با دیدن عکسش عاشق دختره شده.آخرش هم دختره عاشقش میشه
    شما میدونید اسم این رمان چیه؟

  2. .داستان در مورد دختری ک به اجبار پدرش باید با پسری ک دوسش نداره ازدواج کنه ولی دختره دوست داره با عشق ازدواج کنه و از خونه فرار میکنه و میره تو یه خونه ای پرستار یه دختر بچه میشه .ولی پسره پیداش میکنه و ازدواج میکنن.پسره عاشق دخترس و چند سال پیش با دیدن عکسش عاشق دختره شده.آخرش هم دختره عاشقش میشه
    شما میدونید اسم این رمان چیه؟

    • آدم دزدی به بهانه ی عشق

      • سلام منم چند سال پیش دوتا رمان خوندم که متاسفانه اسمش یادم نیس ولی همش دنبالشم لطفا اگر کسی میدونه بگه خیلی ممنون💕
        اولیش یه دختر تو خانواده که وضع مالیشون خوب نبود مجور میشه از یه پسر معلول نگهداری کنه و مجبور میشه واسه ترو خشک کردنش تو اون مدت زنش(موقت) بشه. به مرور پسره خوب میشه و عاشقش میشه.
        دومی یه زن که شوهرش فوت شده با دوتا بچش راضی میشه صیغه ۱ ساله یه مرد بشه، زنه از خانوادش که پولدار هم هستن بخاطر ازدواج اولش طرد شده جنوبی هم بوده.
        ممنون میشم اگر کسی اسم رمانارو میدونه راهنمایی کنه.

      • دختر رمان ایمیل هایی از فرد ناشناس دریافت میکنه که بعد متوجه میشه دختر واقعی خانواده نیست و برادر ناتنیش که سال ها پیش رفته خارج عاشقشه

  3. من چند سال پیش یه رمانی رو خوندم ک اسمش یادم نیست .داستانش در مورد دختری ک به اجبار پدرش باید با پسری ک دوسش نداره ازدواج کنه ولی دختره دوست داره با عشق ازدواج کنه و از خونه فرار میکنه و میره تو یه خونه ای پرستار یه دختر بچه میشه .ولی پسره پیداش میکنه و ازدواج میکنن.پسره عاشق دخترس و چند سال پیش با دیدن عکسش عاشق دختره شده.آخرش هم دختره عاشقش میشه
    شما میدونید اسم این رمان چیه؟؟؟؟؟

  4. سلام دوستان ممنون میشم اگر اسم این رمان هارو میدونید راهنماییم کنید
    ۱.یه دختری بود چون حضانت خواهرزاده هاش و بهش نمیدادن مجبور میشه بره خونه پدرشوهر خواهرش برای پرستاری از بچه‌ها داستان عشق این دختر و عموی بچه هارو روایت میکنه
    ۲.روایت یه خانواده ۴ نفره‌‌ست مرده به زنش خیانت میکنه زن برای تلافی با یه پسری دوست میشه، یه دختر و یه پسر دارن دختره برای رو کم کنی از دوست پسرش با دوست پدرش رابطه برقرار میکنه مادرش دخترش و میبره عمل کنه

  5. سلام دنبال یه رمانی میگردم که دختره پیش مادربزرگش زندگی میکرده یروز حالش بد میشه پسر همسایه میاد پیشش چشماشو میبینه عاشقش میشه اسم پسره محمود بود پسره واسه درسش میره خارج مادر بزرگ دختره میمیره بزور شوهرش میدن به سن بالا ممنون گیشم اگه کسی اسمشو میدونه بگه

  6. اسم رمان فرستاده هستش

  7. سلام،خدا قوت.
    ببخشید من دنبال یه رمان میگردم،که دختر قصه با یه پسری ازدواج میکنه،پسر فوت میکنه،مجبورش میکنن با برادرش ازدواج کنه،او هم فوت میکنه،با برادر بزرگتر که اسمش امیرعباس بود ازدواج میکنه،که خودش با یه دختر به اسم هلن/هانا در ارتباط بود.اسمشو میدونین؟

  8. سلام منم چند سالی هست رمان میخونم رمان های پایین عالین
    تب
    بن بست ۱۷
    مومیایی
    قتل کیارش
    لانه ویرانی(باید خرید)
    عبور از غبار
    اسطوره
    زندگی خصوصی
    زن کمانگیر
    زهر تاوان
    شاه شطرنج
    دست هایم حافظه دارند
    پنجمین فصل سال
    پنجره ها میمیرند
    روز را بلندتر میخواهم
    دختر خوب
    رمانman
    چشم ها
    بلو
    تب داغ گناه دوجلدی
    رابطه
    تقلب
    در همسایگی گودزیلا (طنز)
    جان و شوکران
    مجموعه ۶ جلدی وحشی که شامل امپراطوری گرگ ها و غشق اهریمن و شاهزاده خون و رایحه جهنمی و پسر بهشت و عقاب ها ازاد

    • سلام
      بیشتر از ۴ ۵ ساله رمان میخونم و فوق العاده ترین رمان هایی که چندین بار خوندمشون و حتی دلم نیومد از گوشیم پاکشون کنم :
      تب داغ گناه جلد ۱(جلد ۲تب داغ هوس)
      گناهکار
      اگه گفتی من کیم
      اوکسی توسین
      رمان عروس استاد که از کانال تلگرام میتونین بخونین فوق العاده استتتتت
      الماس
      قرعه به نام سه نفر
      همسایه رو به رویی
      عشق اشک خنده

      • سلام چند سال پیش رمانی خودم اما متأسفانه اسمش یادم نمیاد
        اولی یه پسری بود که کلیه پسرخالش که مرگ مغزی شده بود رو پیوند زده بود ، چندین بار پسرخالش میاد بخوابش که دختری و پیدا کنه و ازش حلالیت بطلبه
        داستان طوری میچرخه که پسره با دختره ازدواج اجباری میکنه و بعدها عاشقش میشه اسم شخصیت هاشـم یادم نمیاد

        دومی رمان اسم شخصیتاش امیرعلی و ماهی بود
        مادر ماهی با مردی ازدواج میکنه که اون شخص به ماهی تجاوز میکنه ، امیر علی هم که ورزشکار بوکسور و پسر عمه همون شخص متجاوزه

    • تمام رمانایی که گفتی رو دانلود کردم…بعضیاشو خونده بودم دیدم سلیقه هامون مشترکه بقیه اشونم گرفتم

  9. سلام دوستان دنبال یه رمانی میگردم که دختره پدرومادرشو از دست داده و پیش پدربزرگ و مادربزرگ مادریش زندگی میکنه وقتی هجده سالش میشه پسرعموی پدرش از یه کشور دیگ میاد دختره رو باخودش میبره پیش پدربزرگش و کمکم دختر عاشق پسر عموی پدرش میشه کسی اسم رمانو میدونه؟؟

  10. رمان به من بگو لیلی هم قشنگه

  11. سلام دوستان یه رمان خوب بهتون معرفی میکنم حتما بخونید یعنی عالیه به هرکی پیشنهاد دادم خوندش عاشقش شده رمان اسکی البته بگم که یه رمان دیگه هم هست بااین اسم ولی این رمان اسم پسره دایانه یادتون بمونه از خانواده خانزاده کوردن حتماااااااااا بخونین

    • سلام عزیزم اگه شما هم مثل من رمان خون حرفه ای هستید پیشنهاد می کنم رمان مهر و مهتاب رو بخونی عالی هست

    • سلام عزیزم اگه شما هم مثل من رمان خون حرفه ای هستید پیشنهاد می کنم رمان مهر و مهتاب رو بخونی عالی هست ارزش وقت گذاشتن رو داره

    • سلام من یه رمان خونده بودم قبلا که دختره خانواده مذهبی داشت بعد اگه اشتباه نکنم پسره رو وقتی داشته از مدرسه یا کلاس کنکور برمیگشته دیده پسره برای انتقام و هدف نزدیکه دختره میشه و اگه درست گفته باشم دختره رو صیغه می‌کنه یه داستانی پیش میاد دختره می‌ره خونه پسره و میبینه پسره با یه دختر دیگه داره نه و میخنده وقتی به پسره میگه پسره بهش میگه علاقه ای بهش نداشته و به خاطره انتقام نزدیکش شده در حالی که عاشقش بوده دختره می‌ره پسره بعد یکی دوروز تحمل نمیکنه می‌ره خونه دختره میبینه اعلامیه ترحیم زدن که دختره مرده ولی بعده چندسال به صورت اتفاقی دختره رو میبینه و متوجه میشه زنده اس اگه کسی اسم رمان یا اسم شخصیتا یادش بود بهم بگه توروخدا چندوقته در ب در دارم دنبال این رمان میگردم

  12. اسم رمان ببار بارون از فرشته هستش

  13. سلام. من ۷ ساله رمان میخونم .از بس رمان خوندم اسم اکثرشون یادم نیست .یکی رمان پیشنهاد میکنه سریع میخونم اولشو آشنا به نظر میرسه میفهمم قبلاخوندم . اما دیگه رمان قشنگ نیست انگار همه تکراری .انگار همه از رو دست هم کوپین .یه رمان میخوام مثل هکر قلب . گناهکار . وحشی اما دلبر .یا زیتون .کسی چیزی سراغ داره؟

  14. سلام. من ۷ ساله رمان میخونم .از بس رمان خوندم اسم اکثرشون یادم نیست .یکی رمان پیشنهاد میکنه سریع میخونم اولشو آشنا به نظر میرسه میفهمم قبلاخوندم . اما دیگه رمان قشنگ نیست انگار همه تکراری .انگار همه از رو دست هم کوپین .یه رمان میخوام مثل هکر قلب . گناهکار . وحشی اما دلبر .یا زیتون .کسی چیزی سراغ داره؟

  15. یک رمانی بود که دختره خارج زندگی میکنه بعد از مرگ پدرو مادرش میاد ایران که بدونه چرا خانواده مادرش او را ترک کردند و بعد از امدنش با پسرای دایش به اسم سهراب و داریوش اشنا میشه و ادامه ماجرا
    اسم رمان چی بود؟

  16. سلام میشه چند تا رمان با این موضوع که دختره شوهرش میمیره مجبور میشه با برادر شوهرش ازدواج کنه بهم معرفی کنید

    • سلام اگه شما هم مثل من رمان خون حرفه ای هستید پیشنهاد می کنم بهتون رمان مهرو مهتاب رو بخوانید چون واقعا ارزش داره و پشیمون نمی شید

  17. یه رمان بود داداش دختره یه پسرو میکشه و دختره خونبس برادرش میشه و با برادر پسری که فوت کرده ازدواج میکنه
    اسمش رو میگید لطفا

  18. سلام من اسم ی رمانیو میخوام که تو یه صحنش میرن مهمونی شیطان پرستا و اونجا تو لیوانا بهشون خون میدن که بخورن و ازین حرفا فقطم این صحنرو یادمه کسی اسمشو میدونه؟

    • اگه اشتباه نکنم رمان ببار بارون بود به قلم فرشته ۲۷
      البته جلد سوم رو اصلا پیدا نکردم تا دوش گذاشته و خیلی قشنگه

  19. سلام من ی رمان خوندم ولی اسمش یادم نمیاد کسی میدونه اسم این رمان چیه رمانش درباره این بود که
    دختره ی بار ازدواج کرده بود بزور شوهرش دادن ولی جدا شد دختره هم استاد دانشگاه بود که عاشق یکی از پسرای دانشگاه که از خودش کوچیک تره میشه بعد به پسره میگه بهت پول میدم باهام ازدواج کن پسره وعض مالیش خوب نبوده دختره هم خیلی پسره رو دوست داشت پنج سال فکنم از پسره بزرگ تر بود پسره هم قبول نمیکنه ولی بعدا قبول میکنه ازدواج میکنن عاشق میشن بچه دار میشن بعد پسره تو ی عروسی میفهمه این قبلا ازدواج کرده بوده دختره بهش نگفته و میزاره میره

  20. یه رمانی و چند سال پیش خوندم اسمشو و یادم نمیاد اگر اطلاع دارین لطفا راهنمایی کنید یه زن و شوهری بودن یه دختر و یه پسر داشتن مرد خیانت میکنه زن برای تلافی با یکی دوست میشه دخترشون برای کم کردن روی دوست پسرش با دوست باباش رابطه برقرار میکنه مادرش لای دفتر خاطرات دخترش ***** پیدا میکنه

  21. سلام من یه رمانی و چند سال پیش خوندم اسمشو یادم نمیاد. یه زن و شوهر بودن با یه دختر و پسر مرده خیانت میکنه زنه هم برای تلافی با یکی دوست میشه. دخترشون برای رو کم کنی دوست پسرش با دوست پدرش رابطه برقرار میکنه پدرش میفهمه مادر دختر و میبره دکتر برای عمل. زن و شوهر میرن پیش مشاور

  22. سلام من یه رمانی و چند سال پیش خوندم اسمشو یادم نمیاد. یه زن و شوهر بودن با یه دختر و پسر مرده خیانت میکنه زنه هم برای تلافی با یکی دوست میشه. دخترشون برای رو کم کنی دوست پسرش با دوست پدرش رابطه برقرار میکنه پدرش میفهمه مادر دختر و میبره دکتر برای عمل

  23. سلام ی رمانی خوندم اما یادم نمیاد اسم دختره باران بود موهاشم نارنجی رنگ بود کلاس نقاشی میرفت عاشق استاد مردش میشه اما استادش خواهرشو دوست داشت که باخواهرش ازدواجم میکنه بعدها میفهمه دوست داشتن گذرا بوده بعد پسره داستان مامور مخفی پلیس بوده از دختره خوشش میاد با دزد و کلک و تهمت دختره رو مال خودش میکنه ی داستان همخونه ای و عاشق هم شدن دارن اخراشم ی جدایی کوچیک دارن بعد بازم بهم میرسن دختره پرستار میشه و پسره گالری ماشین میزنه بعدا

  24. سلام ی رمانی خوندم اما یادم نمیاد اسم دختره باران بود موهاشم نارنجی رنگ بود کلاس نقاشی میرفت عاشق استاد مردش میشه اما استادش خواهرشو دوست داشت که باخواهرش ازدواجم میکنه بعدها میفهمه دوست داشتن گذرا بوده بعد پسره داستان مامور مخفی پلیس بوده از دختره خوشش میاد با دزد و کلک و تهمت دختر

  25. سلام ی رمانی خوندم اما یادم نمیاد اسم دختره باران بود موهاشم نارنجی رنگ بود کلاس نقاشی میرفت عاشق استاد مردش میشه اما استادش خواهرشو دوست داشت که باخواهرش ازدواجم میکنه بعدها میفهمه دوست داشتن گذرا بوده بعد پسره داستان مامور مخفی پلیس بوده از دختره خوشش میاد با دزد و کلک و تهمت دختره رو مال خودش میکنه ی داستان همخونه ای و عاشق هم شدن دارن اخراشم ی جدایی کوچیک دارن بعد بازم بهم میرسن دختره پرستار میشه و پسره گالری ماشین میزنه بعدا

  26. من دنبال رمانی هستم که یک دختر دانش اموزی که خانوادشو از دست داده بود و با داییش زندگی می‌کرد بعد رفت خدمتکار یه خونه ای شد بعد اتفاقایی افتادو بعد پسره به دروغ بهش گفت عاشقتم و درخواست ازدواج کرد ، بعد که عروسی کردن گفت من دوست ندارمو اخرش بهش علاقه مند شد و بعدش ورشکست شد
    میشه لطفا اسمشو بگید🙏🏻🙏🏻

  27. منم چندسالی میشه که رمان می‌خونم ورمانهای زیادی خوندم ومیشه گفت اکثررمانهای جالب وجذابی که معرفی کردیدروخوندم،متأسفانه مامجبوریم رمانهای۵,۶سال پیش روبخونیم چون رمانهای جدیدقلمی به شدت ضعیف،پرازاغراق،تبعیض جنسیتی،اختلاف فکری،فرهنگی،ومالی دارندبطوری که من خودم به شخصه حتی حاضرنیستم مقدمشونم بخونم امادرعوض رمانهای چندساله پیش رمانهایی به شدت جالب،جذاب،واقعی،وتأثیرمستقیمی برفکرواحساسمون دارند،رمانهای مثل : ناگفته‌ها،چیزهایی هم هست،بغض ترانه‌ام مشو،جان وشوکران،مومیایی،توماژ،اسطوره،درجگرخاریست،رازیک سناریو،شاه شطرنج،طلاهای این شهرارزانند،خشت وآینه،عابربی‌سایه،اینهامحشرندوواقعاارزش خواندن ووقت گذاشتن رودارندومطمئنم هرکس که مثل من سلیقش سنگین پسندباشه ورمانهای پیشنهادی منوبخونه نه تنهاپشیمون نمیشه بلکه کلی هم لذت می‌بره امااین وسط یک عده هم سلیقه‌ی متفاوتی دارن وخب نمیشه بهشون خرده‌ای گرفت…نویسندهایی که خیلی کارای جالبی دارن مثل : م.مؤدب پور،هماپوراصفهانی،شازده کوچول،زینب ایلخانی،بهاره حسینی،هانیه‌وطن‌خواه،قلم خیلی قوی‌ای دارن ورمانهاشون واقعازیبان امیدوارم هرجاکه هستن پاینده باشن

  28. من نزدیک ده سال رمان میخونم تقریبا دیگه هیچ رمانی برام جذابیت نداره وموضو هاشون تکراری شدنو بعضی وقتا مجبور شدم باز رمان مورد علاقمو برای چندمین بار بخونم
    اگه از رمان های ایرانی دنبال یه رمان عالی میگردید اسطوره بسیار زیباست
    اگه دنبال رمان واقعی هستید آبنبات چوبی پیشنهاد میکنم
    اگه دنبال رمان هستید که بخندید حصار تنهای من خوبه
    یاسمین هم به نوعی مشکلات جامع رو نشون میده رمان
    لطفا اگه رمانی خوندید که موضوع متفاوت و زیبا بوده معرفی کنید

  29. اون رمانی که دختره خانواده اش رو تو زلزله از دست داده بود فقط برادرزاده اش زنده مونده بود و اونو بزرگ کرده بود اسمش چیه؟

  30. اسم یک رمان می خوام که قبلا خوندم یه دختر که از بچه های خواهرش نگه داری می‌کند خیلی ازش یادم نیست ولی باباش میخواسته بهش تجاوز کنه برادرش برای کشتن پدرش زندان هست ….

  31. بهترین رمان هایى که خوندم و از خوندنشون ادم سیر نمیشه اینا هستن:
    عابر بى سایه
    حصار تنهایى
    این مرد امشب میمیرد
    تب داغ گناه ١‌و٢
    مى گل١و٢و٣
    با سقوط دستاى ما

  32. سلام من یه رمانیو خوندم ولی اسمش یادم نمیاد. داستان دختریه که نمیدونم چی میشه میخواس تو پارک بخوابه یه دختر دیگه میاد بهش میگه من جای خوب واست و دارم و میرن پیش یه زن و شوهر که اسم مرده منوچهر بود تو کار موادو اینان و ۷ ۸تا دختر دیگه هم هستن که به جای اینکه اونجا میتونن بخوابن و پیششون بمونن مجبورا براشون کار کنن که این زن و شوهر مجبورشون میکنن یا مواد بکشن یا بفروشن یادزدی کنن و… بعد یه مدت که به اجبار اونجا کار میکنه بعد یه اتفاقی میوفته این زن و شوهرمیفروشنش به یه پسره که اسمش اراد بود و به خاطر گندکاریای پدرش تو این کار بودبعد دختره اونجا برا اراد کار میکنه و خدمتکارشه ولی اراد بعد کلی اتفاق عاشق هم میشن. ممنون میشم اگه کسی میدونه بگه اسمشو

  33. رمان عشق یوسف خیلییییی زیباست

  34. رمان سقوط بهترین رمان هست

  35. سلام من ی رمان خوندم درموردی نردی که بعدازهفت سال اززندان ازاد میشه ومیبینه که زندگی اونجوری نیس که بوده الان دوتادختر دوقلو داره وهمچنین همسرش دلیل به زندان رفتنشک نمیدونه قبل اززندان همسرشو خیلی اذیت میکردالان فهمیده اشتباه کرده میشه لطفا اسمشووبهم‌ بگید خیلی دنبالش هستم

  36. سلام من یه رمان خوندم دختره عاشق دوست برادرش بود اما خانواده اش که مذهبی بودن اون و به زور میدن به پسر خاله اش و شب عروسی پسر خاله اش میفهمه اون دختر نیست و همون شب عروس و برمیگردونه خونه ی پدرش. میشه اسم رمان و بهم بگید

  37. سلام دوستان میشه رمان هایی مثل قلم خانم هانیه وطن خواه بهم پیشنهاد بدین همون نویسنده عزیر با نام مستعار شازده کوچولو

    • رمان های خوانم کوثر شاهینی فر هم زیباست

      • سلام دوستان رمانی خوندم با این مضمون که

        ی دختره پس از مدت ها از ه جایی بر میگرذه پیش خونوادش و اونجا برادر زاده زن دوم پدرش برای اون و پسر عموش پاپوش درست میکنه و دختره مجبور ب ازدواج با پسر عموش میشه در حالی که پسر عموش عاشق یک زن دیگه است و اینها قراره با هم ازدواج کنن و…..

        لطفا اگر کسی از اسم این رمان اطلاع داره ممنون میشم بگه

      • دقیقا من هر چی خوندم ازشون راضی بودم. تو این بی رمانی که گریبانگیر ما رمانخون ها شده. انتخاب خوبی

  38. بهترین رمان هایی که تا الان خوندم
    تب نگاهت
    در جگر خواریست
    طلایه های این شهر ارزانند
    دون جوانی
    این مرد ارباب من است
    سفر به دیار عشق
    بگذار آمین دعایت باشم
    بهتر از اینا هنوز نخوندم

  39. سلام من یه رمانی چند سال پیش خونده بودم در مورد این بود که یه دختره تو روستا بوده و یه پسره بهش درس میداده دختره عاشق پسره میشه پسره هم همین طور ولی بابای دختره اونو به زور به شوهر خواهرش شوهر میده و خواهرشم طلاق گرفته بوده .شوهر خواهرش برای یه گروهی کار می کرده و دختره بعدن میفهمه وقتیم حامله میشه به خاطر این که مورد تجاوز ادمای اون گروه قرار گرفته بوده بچش میوفتاده اونم یه شب فرار می کنه میره توی ارایشگاهی که کار میکرده قایم میشه بعد یه مدتم سرپرستیشو یه مرد و یه زن بر عهده میگیرن و بعد یه مدت با اون پسره که قبلا عاشقش بوده ازدواج می کنه اگه اسم این رمان رو بگین ممنون میشم

  40. سلام من یه مان میخوام درمورداینه یه دختر توفضای مجازی بایه پس دوست شده

  41. سلام من از یه سری پیشنهاد های رمانی که دوستان گفته بودن استفاده کردم و واقعا عالی بود ممنون میشم اگه رمان هایی مثل عبور از غبار و تا تلاقی خطوط موازی بهم معرفی کنین هم تو ژانر پلیسی خوب و هم پزشکی و این طورا

    • من دنبال یه رمان میگردم چیزی که ازش یادمه پسره پلیس بودسلام اسمش علی بود ویه دختر خیلی چاق توراه مدرسه عاشقه پسره شد وبا مادرش تنها زندگی میکرد وبا پسر همسایه هم خیلی جور بود که بعدا فهمیدن پسرهمسایه قاچاقچی بوده و دختره هم از شوهرش جدا میشه میره بوشهر زندگی میکنه تو شهر شهری که دوستش بوده بعد لاغر میشه ومهماندلر هواپیما میشه اسمشو اگه میدونید بهم بگید ممنون میشم

  42. سلام یه رمان خوندم که دختره شب اول عروسیش شوهرش خودکشی میکنه دخترم میره پیش پدربزرگش زندگی میکنه و به زمین های کشاورزی پدر بزرگش رسیدگی میکنه‌ واونجا با پسری اشنا میشه و باهاش ازدواج‌میکنه لطفا اسمشو بهم بگین ممنون میشم

  43. سلام دوستان دنبال یه رمان هستم دختره پرستار بیمارستان بود یه شب مهمونی دعوت میشه بهش زنگ‌میزنن سریع از مهمونی میاد بیرون و فکر میکنه ماشینی که میاد آژانس است نگو طرف دزد است وقتی خوب کتکش میزند و پولش را برمیداره فرار میکند و دکتری در حال برگشت اونو میبینه سوار میکنه تا برسونه بیمارستان که اقا دزده با گروهشون برمیگردن تا بهش تجاوز کنن دکتره رو میبیند خوب میزنن و بعد هم به دکتره میگن باید به دختره یا تو تجاوز کنی یا ما دکتره هم دلش نمیاد خودش با پرستاره است که دختره باردار میشود. و بچه را پرستاره بخاطر التماسهای دکتر که بچه نداشته نگه نگه میداره
    کسی میدونه اسم این رمان چیه؟

    • راز یک سناریو

    • من دنبال یه رمان میگردم چیزی که ازش یادمه پسره پلیس بودسلام اسمش علی بود ویه دختر خیلی چاق توراه مدرسه عاشقه پسره شد وبا مادرش تنها زندگی میکرد وبا پسر همسایه هم خیلی جور بود که بعدا فهمیدن پسرهمسایه قاچاقچی بوده و دختره هم از شوهرش جدا میشه میره بوشهر زندگی میکنه تو شهر شهری که دوستش بوده بعد لاغر میشه ومهماندلر هواپیما میشه اسمشو اگه میدونید بهم بگید ممنون میشم

  44. گناهکار
    چشمان عاشق
    ارباب سالار
    خانزاده
    صیغه اجباری

  45. سلام دنبال یک رمانی هستم ک زن و مرد که یک دختر بچه هم دارن از هم جدا میشن از بس که مرده بد دل بچه با زنه میمونه از طرفی مرده خیلی خیلی زنش رو دوست داره کلی هم اتفاق های بامزه بینشون میفته و در اخر باهم دوباره ازدواج میکنن..ممنون میشم اگ کسی اسم رمان رو بلده بهم بگه

  46. رمانای پگاه : اسطوره.تب.شاه شطرنج.مومیایی.زهر تاوان.بن بست ۱۷
    رمانای رهایش الخصوص رمان پنجمین فصل سال که من عاشقشمممم به شدت مخصوصا البرز که اصلا جایگاهش قابل وصف نیست . دست هایم حافظه دارند . پنجره ها میمیرند و …
    رمانای زینب ایلخانی مثل عابر بی سایه و این مرد امشب میمیرد و …
    رمان پاییز بی مهر . بلو و … که الان حضور ذهن ندارم بقیشون و

  47. دنبال یه رمانی میگردم که دختر اولش عاشق پسرعموش بود و شغلشم مسئول فنی هواپیما بود بعد کم کم عاشق خلبان هواپیما میشه و کلی داستان بینشون رقم میخوره…میشه لطفا راهنماییم کنید ممنونم

    • اسم اش دون جوانی هست

    • من تقریبا فقط سه ساله رمان میخونم..
      و معمولا طرفدار سبک عاشقانه اجتماعی و راز آلود و روانشناسیم
      بهترین رمان هایی که خوندم و هچنین قلم پخته ای داشتن:
      عابر بی سایه
      آشور(نکات روانشناسی خوبی داره)
      قرار نبود
      جدال پرتمنا
      زندگی سیگاری و فصل دومش انتقام آبی
      توسکا
      پانتومیم
      من عاشقم یا تو
      عطر جنون
      این مرد امشب میمیرد
      آبنبات چوبی

      دانشجویی:
      در همسایگی گودزیلا
      کلاهداران
      معشوقه فراری استاد (و فصل دومش معشوقه جاسوس)

      ترسناک و رازآلود:
      محله ممنوعه۱و۲
      ویلای وحشت

      طنز:
      عروس سفارشی
      اگه گفتی من کیم
      اشرافی شیطون بلا(سر این به شخصه انقدر خندیدم که دل و رودم بهم پیچید)
      دانشجوهای شیطون
      کلاهداران(به شدت پیشنهادی)

      روانشناسی:
      پارنویا(حتما بخونین جالبه و عاشقانه)
      طالع دریا(آنلاینه داخل تلگرام)
      آشور

      …..
      همه ی رمانای بالا هرکدوم یه بخش عاشقانه هم داشت
      …..
      خودم به شخصه قلم خانم پوراصفهانی ،زینب ایلخانی و مرجان فریدی رو میپسندم

  48. سلام دنبال یه رمان هستم که داستان یه خلبانه که دختر بازم هست بعد یه دختری که از قسمت پایین شهر هست و مادرش دوخت و دوز لباس عروس داره و خودشم فکر مسکنم‌تو قسمت فنی هواپیما مشغول میشه و فکر میکردعاشق پسر عموشه ولی وقتی پسره ازدواج کرد از سرش میفته و عاشق حلبان میشه…ممنون میشم راهنمایی کنید❤

  49. سلام من دنبال یه رمانم که دختره و پسره قبلا نامزد بودن بعد جدا میشن چند سال بعد به هم برمیگردن بعد پسره پدرشو از دست میده دختره وقتی میفهمه جلوی همه فامیلا میاد اونجا تا پسره رو اروم کنه دختره هم میره طبقه بالا پیش پسره ، پسره هم تو تاریکی نشسته حالش بده بعد پسره بغلش میکنه و اینا
    کسی یادش هست؟ خیلی چیزی ازش یادم نیست فقط همین یه تیکش رو یادمه ممنون

  50. سلام من دنبال یه رمانم که دختره و پسره قبلا نامزد بودن بعد جدا میشن چند سال بعد به هم برمیگردن بعد پسره پدرشو از دست میده دختره وقتی میفهمه جلوی همه فامیلا میاد اونجا تا پسره رو اروم کنه دختره هم میره طبقه بالا پیش پسره ، پسره هم تو تاریکی نشسته حالش بده بعد پسره بغلش میکنه و اینا
    کسی یادش هست؟ خیلی چیزی ازش یادم نیست فقط همین یه تیکش رو یادمه

    • یه رمان هست اسمش یادم نیست دختره شوهرس فوت میشه مجبورش میکنن با برادر شوهرش ازدواج کنخ اسم برادرشوهرشم عماد بود بعد اینا نمیدونم باهم میرن شمال یه یه شهری باهم که توی یه خونه میمونن عاشق هم میشن

    • یه رمان هست اسمش یادم نیست دختره شوهرس فوت میشه مجبورش میکنن با برادر شوهرش ازدواج کنخ اسم برادرشوهرشم عماد بود بعد اینا نمیدونم باهم میرن شمال یه یه شهری باهم که توی یه خونه میمونن عاشق هم میشن لطفا جواب بدین


تمامی حقوق این سایت متعلق به ناول کافه می باشد و هرگونه کپی از مطالب و تصاویر شرعا حرام بوده و پیگرد قانونی دارد.