دانلود PDF رمان اسطوره از پگاه
دانلود رمان اسطوره از پگاه
در این مطلب از سایت ناول کافه ، رمان اسطوره را آماده کردیم.برای دانلود رمان اسطوره از پگاه در ادامه مطلب با سایت ناول کافه همراه باشید.
نام رمان : اسطوره
نویسنده : پگاه
ژانر : رمان عاشقانه ، رمان اجتماعی
فرمت فایل : PDF
تعداد صفحات : 611
بخشی از صفحه اول رمان اسطوره از پگاه :
زیر باران…زیر شالق های بی امان بهاره اش…ایستادم و چشم دوختم به ماشینهای رنگارنگ و سرنشین های از دنیا بی خبرشان…!
دستم را به جایی بند کردم که مبادا بیفتم و بیش از این خرد شوم…بیش از این له شوم…بیش از این خراب شوم !…
صدای بوق ماشینها مثل سوهان…یا نه مثل تیغ !….یا نه از آن بدتر…مثل یک شمیشیر زهرآلود…!
روحم را خراش میدادند.سرم را به همانجایی که دستم بند بود و نمی دانستم کجاست…تکیه دادم…!
آب از فرق سرم راه می گرفت…از تیغه بینی ام فرو می چکید و تا زیر چانه ام راهش را باز می کرد…!
از آن به بعدش را…نمی دانم به کجا می رفت !…
همهمه اوج گرفت…دهانم گس شد…عدسی چشمانم سوخت…گلویم آتش گرفت…
خشکی گردنم بیشتر شد…اما سر چرخاندم و دیدم که ماشین سیاه ایستاد…سیاه بود دیگر…نبود؟
خواستم تحمل کنم…خواستم به چشم ببینم بلکه باورم شود…
خواستم خاطره این ماشین سیاه تا ابد در ذهنم حک شود…اما نتوانستم…
درش که باز شد تاب نیاوردم….کامل چرخیدم…
پشت سرم را به همان تکیه گاه کذایی چسباندم….لرزش فکم را حس می کردم…حاال…یا از گریه و بغض…و یا از خیسی لباسها و سرمای فروردین ماه…!دستانم را بغل گرفتم و چشم بستم…چشم بستم روی همه زشتیهای این دنیا…روی این دنیا!…
پایان خط…خط پایان….همانکه می گویند آخر زندگی ست…همان تلخی دردناکی که هیچ کس نمی خواهد باورش کند…همان سوت دقیقه نود…اینجاست…!
همینجا…
درست همین جایی که من ایستاده ام…!
می دانی چرا؟
چون امروز اسطوره ُمرد…!!! اسطوره من… َمرد من… ُمرد!
تبسم نیشگون آهسته ای از دستم گرفت و گفت:
-یه جوری حرف می زنی انگار من شرایطت رو نمی دونم.خب با این وضعیت اونی که به این کار احتیاج داره تویی…نه من!تعارف که باهات ندارم….باالخره یه کاری هم واسه من پیدا میشه. سرم را پایین انداختم.
-مشکل فقط تو نیستی…می دونی که من نمی تونم تو اون شرکت کار کنم. اه غلیظی گفت و بازویم را فشار داد .
-واقعا با این همه قرض و قسطی که باال آوردین می تونی به این چیزا فکر کنی؟تو چرا نمی فهمی شاداب؟
مامانت دیگه بیشتر از این نمیکشه.اگه زبونم الل به خاطر اینهمه فشار روحی و مالی بالیی سرش بیاد تو چیکار می کنی؟ها؟
دلم آشوب شد…بهم خورد…از این ترس موذی و کشنده.
-می دونم سختته…
مطالب پیشنهادی دیگر :
دلنوشته طرح دل اثر deniz78 کاربر انجمن ناول کافه
بررسی رمان مرد داستان فروش اثر یوستین گردر
بسیار فوق العاده، دلنشین، متناسب با واقعیت، توصیفات عالی، محتوا عالی، بحث عشق و دلدادگی بسیار تاثیرگذار، شخصیت دایی فوق العاده، همه چیز بی نظیر حتی توصیفات مربوط به جنگ و انسان‌هایی که واقعیت جنگ رو دیدن .
واقعا دستمریزاد به نویسنده محترم، قلمتان در نگارش حق و حقیقت پایدار
رمان به شدتتت عالی بود
عااااااللللی من دومین باره که این رمان رو دارم دوباره میخونم
اسطوره اسطوره ای بود از بین این همه رمانی ک تا حالا خوندم واقعا بی نظیر بود
فوق العاده عالی جای حرفی نداره.خصوصا شخصیت دانیار.زیادن ازین دانیارها و کم اند از ان دانیارها!!فقط غلط املاییش زیاد بود.موفق باشید.
شخصیت اصلی داستان هم اسم منه … هنوز نخوندم اما به خاطر اسم دانلودش کردم
مصخرف ترين روماني كه يه ادم ميتونه بخونه قطعا همينه داستان چرت پر از غلط املايي الكي كش دار و حوصله سر بر كاش اگه استعداد نوشتن ندارين ننويسن. حالم بهم خورد از داستان ابكي و مضخرف و سطح پايين.
مگه میشه این رمان . خ.ند و عاشق شخصیت های دوست داشتنیش نشد؟؟؟
پگاه عزیز هر جا که هستی قلمت ارامش عجیبی داد مثل بقیه رمانا نبود اسطوره مثل اسمش رمانی اسطوره بود برای پگاه عزیز ارزوهای بهترین هارو در هر جای دنیا دارم
خیلی قشنگ بود کاش نویسندش جلد۲ش رو هم بنویسه
قشنگترین رمانی که تا الان خوندم عاااالی بود
عالییه اسطوره
فقط میگم بی نظیر بود
زیباترین رمانی که تا حالا خوندم رمان اسطوره بود
رمان اسطوره یکی از بهترین رمان هایی بود که تا بحال خوندم پیشنهاد میکنم حتما بخونید
اسطوره بهترینه
فوق العادست 🌼
لطفا از رمان هایی شبیه اسطوره بازم بذارید
بی شک رمان اسطوره یکی از بهترین رمانهای ایرانیه
🌹🌹🌹
خیلی عالیه این رمان مرسی