تبلیغات در ناول کافه کانال ستارگان رمان انجمن رمان
دانلود رمان : ناول کافه مرجع دانلود رمان های ایرانی و رمان های خارجی
ضد جوش صورت
خانه » دانلود رمان اجتماعی » دانلود رمان کسی شاید شبیه من از لیلین(فاطمه ایمانی)
دانلود رمان کسی شاید شبیه من از لیلین(فاطمه ایمانی)

دانلود رمان کسی شاید شبیه من از لیلین(فاطمه ایمانی)

دانلود رمان کسی شاید شبیه من از لیلین(فاطمه ایمانی)

در این پست از سایت ناول کافه ، رمان عاشقانه و اجتماعی کسی شاید شبیه من را آماده کردیم.برای دانلود رمان کسی شاید شبیه من از لیلین(فاطمه ایمانی) در ادامه مطلب با ما همراه باشید.

دانلود رمان کسی شاید شبیه من از لیلین(فاطمه ایمانی)

دانلود رمان کسی شاید شبیه من از لیلین(فاطمه ایمانی)

نام رمان : کسی شاید شبیه من

نویسنده : لیلین(فاطمه ایمانی)

ژانر : عاشقانه ، اجتماعی

تعداد صفحات : ۳۵۰

خلاصه رمان کسی شاید شبیه من:

جاما هوتیچ دختر بوسنیایی جنگ زده ای هست که هفده سال قبل به همراه مادرش مونیرا تو یکی از اردوگاههای آوارگان جنگی نزدیک مرز کرواسی تحت سرپرستی و حمایت یک فعال حقوق بشر ایرانی به نام دکتر مسعود فراهانی قرار می گیره. دکتر با مادرش ازدواج میکنه و اون به عنوان فرزند خونده ی دکتر با یه هویت جدید به ایران می یاد.تو تموم این هفده سال، جاما با هویت ایرانیش یعنی ندا فراهانی زندگی میکنه اما هرگز نمیتونه خودشو با شرایط که بهش تحمیل شده وفق بده. نقاط مبهم زیادی از گذشته اش وجود داره که نمیذاره اون به طور کامل ازهویت اصلیشو زادگاهش دل بکنه. تو گیر و دار رسیدن به جواب سوال هایی که همیشه داشته با پسر بچه ای به اسم کارن آشنا میشه و تو حیطه ی کاریش به عنوان مربی مهداون بچه درگیر زندگی خانوادگی کارن میشه.

 

بخشی از صفحه اول رمان کسی شاید شبیه من :

فصل اول
بهم ریخته بودم واین دست خودم نبود.گاهی واقعا نمی تونستم جلوی بروز این احساسات ناخواسته رو بگیرم.درد غربتی که تموم این سالها تو وجودم رخنه کرده بودحالا ذره ذره داشت خودشو نشون می داد.وهربار جایی رو نشونه می گرفت ونیشتر می زد.

اگه می دونستم چی این درد رو آروم می کنه ،شده خودمو به آب وآتیش می زدم تا به دستش بیارم اما…
بابا می گفت یه سر به مادرت بزن.درد ودل با اون این التهاب رو آروم می کنه.ومن می دیدم نمی شه.دیدن ماما قلب بی قرارمو،قرار نمی داد.اون حالا واسه م مثل تموم نداشته هایی که یک زمان داشتم فقط خاطره بود با یه سنگ قبر کوچیک که سردیش قلبمو بی اختیار می فشرد.

حاج خانوم اصرار داشت برم وبا واقعیت روبرو شم.می گفت تو این بی خبری دست وپا زدن وبی تابی کردن درست نیست ومن بیشتر از همیشه از این پیشنهاد می ترسیدم.اگه اونم مثل بقیه شون دیگه زنده نبود؟…حتی فکر کردن بهش ته دلمو خالی می کرد.حاضر بودم سالها با این خیال خام زندگی کنم که اون هست وداره مثل من زندگیشو می کنه.اما حتی یه روز با این حقیقت روبرو نشم که بدونم دیگه نیست وهرگزم نبوده.

همه چیز هرساله از اون دعوت نامه شروع می شد.بابا می دونست وقتی اون به دستمون می رسه چه حالی می شم.اما بازم اصرار داشت که تومراسمش شرکت کنیم.به یاد ماما وجاسمینا وهزاران انسانی که بی گناه قربانی شدن.
با اینکه هر بار مصرانه می گفتم حاضر نیستم بیام اما می رفتم وتا یک هفته بعدش عزادار گذشته ای می شدم که بهم تحمیل شده بود.

وحالا…انگار قرار بود از زمین وزمان مصیبت به روم بباره.کنار اومدن با این سوگواری های سالانه کم بود که شنیدن این خبر هم شد مزید برعلت تا حسابی منو بهم بریزه.

نگام به صفحه ی تلویزیون وفریاد های گوشخراش پسربچه ای دوازده ساله تو گوشم زنگ می زد.
(ماما نذار منو ببرن…نذار منو ببرن)
تصویری از یه خاطره ی قدیمی اما واضح تو ذهنم جون گرفت. همه جارو مه گرفته بود.ساعاتی می شد که آتش حملات صرب ها خاموش شده وشهر تو خلسه مرگ آوری فرورفته بود.اما صدای ضجه های التماس آمیز یحیی قطع نمی شد.یه سرباز صرب سرنیزه ی تفنگشو به سمت ماما گرفت وتهدیدش کرد سوار اتوبوس شه.ماما با گریه داشت یحیی رو صدا می زد.خودشو انداخت رو زمین وبه چکمه ی اون سرباز چنگ انداخت.

ـ پسرمو ازم نگیرین.اون فقط یه بچه ست.
سرباز لگد محکمی به پهلوی ماما زد واون از درد تو خودش جمع شد.بی هوا شروع کردم به جیغ کشیدن و کادا منو تو بغلش گرفت ودستشو جلو دهانم گذاشت.دونفر زیر بازوی ماما رو گرفتن و اونو تو اتوبوس پرت کردن.
نگام به سمت یحیی کشیده شد.به روسری مسخره ای که دور گردنش افتاده و دامن بلندی که بین پاهاش می پیچید وباعث سکندری خوردنش موقع راه رفتن می شد،زل زدم.

رمان های پیشنهادی دیگر :

دانلود رمان حریری به رنگ آبان از آوید محتشم

دانلود رمان تنها نیستیم از مهسا زهیری

دانلود رمان رج زدن های زندگی از Moon shine

دانلود رمان در آغوش مهربانی از arameeshgh20

4.5/5 - (4 امتیاز)
برای این مطلب ( دانلود رمان کسی شاید شبیه من از لیلین(فاطمه ایمانی) ) امتیاز خودت را با ستاره های بالا ثبت کن
باکس دانلود

راهنما

  • نظرات خود را تنها در مورد این رمان در بخش کامنت ها بیان کنید.
  • از ارسال مطالب تبلیغاتی و توهین آمیز خودداری کنید که تایید نخواهند شد .
  • اگر سوالی داشتید از بخش تماس با ما اقدام به ارتباط با مدیریت کنید.
  • رمان ها در سه فرمت (APK،EPUB،PDF) برای دانلود قرار میگیرند.
  • کاربران باتوجه به سیستم عامل گوشی می توانند رمان ها را دانلود کنند.

درباره Soheil_Gh :

علاقه مند به وبلاگ نویسی و طراحی


تمامی حقوق این سایت متعلق به ناول کافه می باشد و هرگونه کپی از مطالب و تصاویر شرعا حرام بوده و پیگرد قانونی دارد.