دانلود رمان سایه امید از مهسا رمضانی
دانلود رمان سایه امید از مهسا رمضانی
در این پست از سایت ناول کافه ، رمانی براساس واقعیت و ژانر عاشقانه به اسم سایه امید را آماده کردیم.برای دانلود رمان سایه امید از مهسا رمضانی در ادامه مطلب با ما همراه باشید.
نام رمان : سایه امید
نویسنده : مهسا رمضانی
ژانر : عاشقانه ، اجتماعی ، واقعی
تعداد صفحات : 608
خلاصه رمان سایه امید :
مهتا دختری که دریک خانواده بسته زندگی میکنه وبخاطر یک انتقام دزدیده میشه واین زندگیشو تغییرمیده…
بخشی از صفحه اول رمان سایه امید از مهسا رمضانی :
آدما معمولا توی دو حالتن. خوشحال وغمگین. کنار هم زندگی می کنن بدون این که گاهی بفهمن اونی که کنارش دارن راه میرن چه جوریه؟ یعنی خوشحاله یا غمگینه؟ نمی دونن و قضاوت می کنن. نمی شناسنت اما از روی حالت چهره ات هزار حرف پشت سرت درمیارن. اما با همه ی اینا تو از زندگی خسته نمی شی چون، دلت می خواد زندگی کنی و ته تهش میگی:
ـ حرف مردم ارزش نداره، بی خیال…
همین یه بی خیال ساده حالت رو عوض می کنه، چون زندگی رو دوس داری. با همه ی این بدی ها دوسش داری، بدون این که دلیل خاصی داشته باشه.
یه وقتی می شه که بدون این که خودت بخوای زندگیت به زندگی یکی دیگه گره می خوره، اصلا تو سرنوشتت میاد که باید این آدم به هر نحوی شده تو زندگیت سرک بکشه و جا خوش کنه و بشه خاطره.
بشه یه عضوی از زندگیت. حکمتش رو نمی فهمی، اما چه بخوای و چه نخوای سرنوشتت می شه و کاری هم نمی شه کرد. و این سرنوشت تا دنیا دنیاست می مونه چون ثبت شده. اما دست خودته که بخوای این زندگی و این سرنوشت رو چطور بنویسی. یادت باشه که اگه زندگیت خراب شد، فکر نکنی که دنیا به آخر رسیده. فکر نکنی که زندگی تموم شده. نه… هنوز ادامه داره.
” مهتا ”
” کاش یادت نرود روی این نقطه پررنگ بزرگ، بین بی باوری آدم ها یک نفر می خواهد که تو خندان باشی، نکند کنج هیاهوی زمان، بروم از یادت؟! ”
لبخندی به صفحه ی گوشی می زنم و میگم:
ـ مگه می شه از یادم بری!؟
خوشبختانه توی پیام های ذخیره شده از این جور پیام ها زیاد دارم. بازش می کنم و اونی که به نظرم به این پیامش می خوره رو میارم و براش می فرستم.
” بهانه ی های دنیا تو را از یادم نخواهد برد، من تو را در قلبم دارم، نه در دنیا. ”
به دقیقه نمی کشه که جوابش میاد، اوه اوه، چه ذوقی کرده بچه ام! چند تا شکلک گل و خنده واسم فرستاده. منم جوابش رو این جوری میدم که قشنگ بخوره تو پَرش.
ـ خیلی ذوق کردیا! انگار به اسمش رو نبر تیتاب دادن.
مطالب پیشنهادی دیگر :
دانلود رمان بشنو از دل از ن.نوری
دانلود رمان عروس سیاه پوش از نسرین ثامنی