تبلیغات در ناول کافه کانال ستارگان رمان انجمن رمان
دانلود رمان : ناول کافه مرجع دانلود رمان های ایرانی و رمان های خارجی
ضد جوش صورت
خانه » دانلود رمان جدید » دانلود رمان چشم سیاه دوست داشتنی از اعظم حسین پور
دانلود رمان چشم سیاه دوست داشتنی از اعظم حسین پور

دانلود رمان چشم سیاه دوست داشتنی از اعظم حسین پور

دانلود رمان چشم سیاه دوست داشتنی از اعظم حسین پور

در این مطلب از ناول کافه ، رمان چشم سیاه دوست داشتنی را آماده کردیم.برای دانلود رمان چشم سیاه دوست داشتنی از اعظم حسین پور درادامه همراه ما باشید.

دانلود رمان چشم سیاه دوست داشتنی از اعظم حسین پور

دانلود رمان چشم سیاه دوست داشتنی از اعظم حسین پور

رمان : چشم سیاه دوست داشتنی

نویسنده : اعظم حسین پور

ژانر : عاشقانه

تعداد صفحات : ۴۹۰

خلاصه رمان چشم سیاه دوست داشتنی :

نورا تنها دختر مغرور و سرسخت و زیباییه که چشمان سیاهش زیباترین رکن چهره اشه. اون پدرشو در بچگی از دست داده و به سختی امورات زندگی خودش و برادر و مادرش می گذره نورا با جدیت درس می خونه.و کار می کنه تا بتونه پزشک بشه اون هدف بزرگی توی زندگی داره که می خواد بهش برسه در حین رسیدن اون به هدفش با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنه بیماری مادرش بی پولی و عشقی که ناخواسته سر راهش قرار می گیره و اونو تو تنگنای بدی می ذاره در حالی که اون اصلا وقتی برای عاشق شدن نداره… باید با نورای مغرور همراه بشیم و ببینیم آیا می تونه از پس رسیدن به هدف بزرگش و عشقی جانسوز و آتشین که گرفتارش می شه بر بیاد ؟ آیا امیر علی تهرانی مغرور می تونه این غزال تیزپا رو شکار کنه ؟

 

بخشی از صفحه اول رمان چشم سیاه دوست داشتنی :

با قدم های آرام و مطمئن طول پیاده رو را طی می کردم. وجودم سرشار از شور هیجانی خاص و بکر بود. پس از مدت ها کارو تلاش بی وقفه به آرزوی دیرینه ام رسیده بودم . ایستادم. درست روبه روی درهای بزرگش. دانشگاه تهران! نگام به سوی آسمان کشیده شد.صاف و بی ابر بود. یک صبح دل انگیز پاییزی ؛ انگار که بابا جانم از آن بالا مرا می دید و بهم لبخند می زد.لبخندی بر لبام نشست و زیر لب نجوا کردم:

ــ بابا جونم بالاخره تونستم همون رشته ای که تو دوست داشتی قبول شم ؛ پزشکی اونم دانشگاه تهران !

لبخند از لبام محو شد و آهی از سینه ام بیرون آمد. ای کاش تو هم بودی….با صدای ترمز ماشینی از عالم خودم بیرون آمدم و بی اختیار نگام به آن سو رفت. با دیدن ارغوان که با چهره ای شاد و خندان داشت از ماشین پیاده می شد ، لبخند باز با لبام آشتی کرد و به سوی او روان شدم. هم زمان با رسیدنم به ماشین در سمت راننده هم باز شد و ارشیا برادر ارغوان پیاده شد و بدون اینکه به من فرصت بدهد با خوش رویی سلام کرد. لبخندم پر رنگ تر شد و گفتم:

ــ سلام آقا ارشیا صبحتون بخیر.

ارغوان زود مرا در آغوش گرفت و با لحن شادی گفت:

ــ وای نورا خیلی هیجان دارم. دیشب تا صبح از استرس نتونستم حتی یه لحظه بخوابم. آرام او را از خودم جدا کردم و گفتم:

ــ چرا مگه قراره امروز چیکار کنی؟

اخمی میهمان ابروهای پهن و عسلی رنگش شد و با ترشرویی گفت:

ــ چقدر بی ذوقی تو.

صدای خنده ى ارشیا خنده را به لبان من دعوت کرد واین محرکی شد برای اخم های ارغوان که بیشتر در هم فرو رفت . با لحن معترضی گفت:

ــ حرف خنده داری زدم؟ انقدر تو بی احساسی یعنی؟ بعد این همه سال رفاقت زد و باهم دانشگاه قبول شدیم ؛ اونم یه رشته ، یه دانشکده، هیجان نداره؟ دیدم حسابی دلخور شده . زود بغلش کردم و صورت سفید مفیدش را بوسیدم و عذرخواهانه گفتم:

ــ الهی من قربون این احساسات غلیظت بشم ، معلومه که هیجان داره. منم تا صبح تخت گرفتم خوابیدم !

ابروهایش که کم کم از هم باز شده بود ، با شنیدن جمله ى آخرم باز در هم گره خورد و تنه ای بهم زد که باعث خنده ام شد .ارشیا در ماشینش را باز کرد و در حالی که به آن تکیه می داد گفت: بهتره زودتر برین داخل دیرتون می شه. نگام به سمتش روانه شد . سه ماهه تمام من و ارغوان مزاحم وقت و بی وقتش بودیم برای رفع اشکالات درسی. باید یک تشکر درست و حسابی از او می کردم . تبسمی شیرین بر لبام نقش بست و رو به او گفتم:

ــ آقا ارشیا بابت این مدت که همش مزاحم شما بودیم هم ممنون و هم شرمنده. خیلی لطف کردین در حق ما بتونم جبران کنم براتون وجدانم یکم اروم می شه .

چشمان سبزش که هم رنگ چشمان ارغوان بود برقی زد . لبان خوش فرمش به لبخندی به پهنای عرض خیابان از هم باز شد:

ــ اختیار دارین خانم هر چی بود انجام وظیفه بود. خیلی خوشحالم که نتیجه داد .بهترین جبران

برای من همینه که الان شما دوتا رو اینجا جلوی این در می بینم.

لینک های دانلود به درخواست نویسنده پاک شد

رمان های پیشنهادی دیگر :

دانلود رمان باران عشق از ساحل شعبانی

دانلود رمان گناه عشق از زهرا اسدی

دانلود رمان ویروس مجهول از نگار ۱۳۷۳

دانلود رمان بالاتر از سیاهی از آریانا امینی و نگین حسینی

3.9/5 - (142 امتیاز)
برای این مطلب ( دانلود رمان چشم سیاه دوست داشتنی از اعظم حسین پور ) امتیاز خودت را با ستاره های بالا ثبت کن
باکس دانلود
  • رمــــز در صــورت نیاز: novelcofe.ir
  • منبـــــــع: ناول کــــــافه NovelCafe
برچسب ها : , , , , , , , , , , , , , , , , , , , ,

راهنما

  • نظرات خود را تنها در مورد این رمان در بخش کامنت ها بیان کنید.
  • از ارسال مطالب تبلیغاتی و توهین آمیز خودداری کنید که تایید نخواهند شد .
  • اگر سوالی داشتید از بخش تماس با ما اقدام به ارتباط با مدیریت کنید.
  • رمان ها در سه فرمت (APK،EPUB،PDF) برای دانلود قرار میگیرند.
  • کاربران باتوجه به سیستم عامل گوشی می توانند رمان ها را دانلود کنند.

درباره Soheil_Gh :

علاقه مند به وبلاگ نویسی و طراحی

تاکنون 3 نظر ثبت شده است.

  1. سلام نویسنده این کتاب هستم کتاب چاپ شده لطفا لینک های دانلود رو حذف کنید ممنونم

  2. عاااالی بود عالی، عاشق این رمان شدم همش تو حال و هوای داستانم، مرسی خانم اعظم حسین پور


تمامی حقوق این سایت متعلق به ناول کافه می باشد و هرگونه کپی از مطالب و تصاویر شرعا حرام بوده و پیگرد قانونی دارد.