جدیدترین خبری های ناول کافه
دانلود رمان تقاص دلبستن از سحربانو۶۹
در این مطلب از سایت ناول کافه ، رمان تقاص دلبستن را آماده کردیم.برای دانلود رمان عاشقانه تقاص دلبستن از سحربانو۶۹ در ادامه پست همراه ما باشید.
رمان : تقاص دلبستن
نویسنده : سحربانو۶۹
ژانر : عاشقانه
تعداد صفحات : ۴۶۷
خلاصه رمان تقاص دلبستن :
بهار دانشجوی دندانپزشکی، دختر زیبا و مهربونیه که حمایت سهتا برادر باغیرت و متعصب رو پشتش داره. به مردی دل میبنده که سراسر وجودش غرور و خشونت نشسته. یه رابطه شکل میگیره که یه سرش محبت، مظلومیت، لطافته و یه سرش غرور و کلهشقی.
وقتی پای احساس میاد وسط, حالا که قراره دلا به هم نزدیک بشن, حقایقی رو میشه که پای برادرای بهار به ماجرا باز میشه.
وقتی حرف غیرت و تعصب وسط باشه هیچی نمیتونه جلوی یه مرد رو بگیره.
بخشی از صفحه اول رمان تقاص دلبستن :
فصل اول
بطری آبهویجش را در ماشین گذاشت و بهسمت خانه رفت. حسابی گرسنه بود و نارنجی آبهویج به دلش چشمک میزد.
طبق برنامهریزی غذایی که بارمان ریخته بود، امروز باید زرشک پلو با مرغ سرخ شده و سیبزمینی و سوپ و سالاد فصل داشته باشند. با فکر کردن به غذا، رنگ و بو و دستپخت مامان زیبا دلش بیشتر مالش رفت.
امروز حسابی خسته شده بود. روز سخت و طولانی را گذرانده بود. نهار نخورده بود و تا الان که ساعت ۶ عصر بود را فقط با یک لیوان آبهویج و یک تکه کیک گذرانده بود. قطعا میتوانست یک آدم درسته را قورت بدهد.
خانه که رسید ماشین مشترک خودش و بارمان را پارک کرد. کیف و وسایلش و بطری آبهویجش را برداشت و به داخل رفت.
صدای بلند فوتبال دیدن بارمان و دوستش و کلکلهایشان از سالن پذیرایی به گوش میرسید. وارد آشپزخانه شد.
– سلام مامان.
– اِ سلام. کی اومدی؟
-تازه رسیدم. مامان گرسنگی دارم میمیرم.تو رو خدا غذا برسون
– لباساتو عوض کن بیا. هی بهت میگم از شب غذا بذار کنار با خودت ببر، مگه گوش میدی؟ نگاه کن رنگورو نداره. بیا غذاتو بخور.
همینطور که بهسمت تنها اتاق طبقه بالا که مختص خودش بود، میرفت از دست بارمان که دوستش را به خانه آورده بود حرص میخورد. حالا مجبور بود بهقول آراد عین آدم لباس بپوشد.
نرسیده به در آشپزخانهای که خدا را شکر میکرد هنوز مدل قدیمیاش را حفظ کرده و اپن نیست صدای غرغرهای آراد را شنید.
– این الاغ نمیفهمه دختر تو این خونه هست؟ هی راه به راه این مرتیکه رو میاره اینجا.
– آراد، مامان تو رو خدا ول کن. خب جوونه دلش تفریح میخواد. مگه داره چیکار میکنه؟ فوتبال میبینه. حالا هی بهش گیر بدین دوباره بیفته رو دور خونه مجردی.
– غلط کرده پسرهی…
– سلام.
نگاه آراد اول به لباسهای بهار و بعد به خودش افتاد. خیالش که از لباسش راحت شد، لبخند مهربانی به رویش زد.
– سلام خانم دکتر. خسته نباشی.
این جمله را باید هر روز از آراد میشنید.
– مرسی.
– بشین مامان غذاتو بخور.
نفهمید با چه سرعتی نشست پشت میز و مشغول خوردن شد.
رمان های پیشنهادی دیگر :
دانلود رمان رویای دوباره داشتنت از ماها بانو
دانلود رمان تکیه بر مه از سارا امینی
نکته : لینک های دانلود این رمان به دلیل درخواست نویسنده و چاپ شدن رمان از سایت برای همیشه پاک شد.
- رمــــز در صــورت نیاز: novelcofe.ir
- منبـــــــع: ناول کــــــافه NovelCafe
راهنما
- نظرات خود را تنها در مورد این رمان در بخش کامنت ها بیان کنید.
- از ارسال مطالب تبلیغاتی و توهین آمیز خودداری کنید که تایید نخواهند شد .
- اگر سوالی داشتید از بخش تماس با ما اقدام به ارتباط با مدیریت کنید.
- رمان ها در سه فرمت (APK،EPUB،PDF) برای دانلود قرار میگیرند.
- کاربران باتوجه به سیستم عامل گوشی می توانند رمان ها را دانلود کنند.
بله ممنون از لطفتون. از نشر آیات هستش.
سلام. من نویسنده ی رمان تقاص دلبستن هستم. به علت چاپ کتاب خواهش میکنم لینک دانلود و از رو سایت بردارید. متشکر.
سلام نویسنده عزیز
ممنون از اطلاع رسانی
لینک های دانلود پاک شد
اکر مایل بودین اعلام کنید از کدام انتشارات چاپ میشه تا اطلاعیه بزنیم کاربران تهیه کنند