داستان کوتاه قبلا پرنده بودم از MK
داستان کوتاه قبلا پرنده بودم از MK
در این مطلب از سایت ناول کافه ،داستان کوتاه قبلا پرنده بودم را آماده کردیم.برای داستان کوتاه قبلا پرنده بودم از MK در ادامه مطلب با ما همراه باشید.
نام داستان کوتاه: قبال پرنده بودم(bird a be to used I)
نویسنده: MK
ویراستار: دنیا قهرمانی
ژانر: ماجراجویی، فانتزی، اجتماعی، عاشقانه
خلاصه کوتاه قبلا پرنده بودم:
این کتاب درباره پرندهای به نام آریک هست که توسط آدمها اسیر میشود و بالاجبار در مکانی محبوس و شروع به زندگی می کند، اتفاقاتی را تجربه می کند که برایش تازگی دارد، از آنها لذت میبرد؛ اما با گذر زمان کمکم چشمانش رو به حقایق واقعی و تلخ آنجا باز میشود.مگر میشود پرندهای فراموش کند که پرواز میکند!
بخشی از صفحه اول داستان کوتاه قبلا پرنده بودم :
یک صبح آفتابی دل انگیز بود. آفتاب مثل همیشه نورش را با سخاوت و بدون چشم داشت بر همه ی موجودات میتاباند و این مقوله برای تاالب زیبای دستهی بزرگ “بال قرمزیها” هم مستثنی نبود. افراد مختلف دسته کم و بیش بیدار شده بودند و آن روز بیشتر از هر روز دیگر مشغول فعالیت بودند، روز مهمی را پیش رو داشتند که برایشان از روزهای قبل تفاوت زیادی داشت.
دلیسا)1) هم دقایقی بود که بیدار شده بود. با خوشحالی بالهایش را باز کرد و در میان انبوهی از هم دستههایش پرواز کرد، او دختری پرشور و انرژی بود، شادی و شیطنت او همیشه کل دسته را به وجد میآورد. دلیسا عاشق پرواز بود و حاضر نبود آن را با هیچ چیز معاوضه کند، او برفراز تاالب پرواز کرد و به نیلوفر های زیبای روییده شده که فضا را دل انگیزتر کرده بودند نگاه کرد، او عاشق آن فضا و حال و هوایش بود.
مطالب پیشنهادی دیگر :
دانلود رمان دامگستران (بازگشت تاریکی) از تاتا
دانلود رمان خانه آلبالو از کهربا.م
دانلود رمان تب تلخ فراموشی از صبا ترنجی
