تبلیغات در ناول کافه کانال ستارگان رمان انجمن رمان
دانلود رمان : ناول کافه مرجع دانلود رمان های ایرانی و رمان های خارجی
ضد جوش صورت
خانه » دانلود رمان جدید » دانلود PDF رمان دلواپس توام
دانلود PDF رمان دلواپس توام

دانلود PDF رمان دلواپس توام

رمان دلواپس توام به قلم VANIA.b

در این مطلب از سایت ناول کافه، رمان دلواپس توام از VANIA.b را آماده کردیم. برای دانلود رمان طنز و زیبای دلواپس توام، در ادامه با سایت ناول کافه همراه شوید.

دانلود رمان دلواپس توام از VANIA.b

دانلود رمان دلواپس توام از VANIA.b

نام رمان: دلواپس توام

نویسنده: VANIA.b

ژانر: عاشقانه، طنز

تعداد صفحات: ۴۹۸

خلاصه:
درباره دختریه که بعد از ازدواج خواهرش، مشکلاتی براش پیش میاد که مجبور میشه بره و توخونه دامادشون برای مدتی زندگی کنه…
تو اونجا اتفاقی براش پیش میفته که اصلا فکرشم نمیتونسته بکنه!
زندگی بیخیال و روحیه سرخوشش توی اون عمارت دچار تغییر میشه…

پایان خوش

 

نگاهی به رمان:

همینجور داشت میخندید که دیدم سیاوش کنارم ایستاد.

سیاوش-انگار بحثتون خیلی جالبه که صدای بقیه رو نمیشنوین

تازه متوجه شدم راهمون از بقیه جداشده و داریم برای خودمون میریم

کامیار با لبخند گفت:یه جورایی

سیاوش-خوبه…شما برو من یه کار کوچیک با طناز دارم

کامیار یه نگاه به من کردو سرتکون داد رفت.

سیاوش روبه روم ایستاد.سرمو بالا گرفتم صورتشو ببینم.آخه خیلی نزدیک بودو چشم من فقط

سینه اشو میدید

سیاوش-تمومش کن

-ببخشید چیرو؟

سیاوش-بازی کردن با اعصاب منو

-من چیکار به تو دارم؟

دندوناشو بهم فشار دادو گفت:تمومش کن طناز…ببینم ،اصلا مگه تو سیامک و نمیخواستی؟مگه

نمیگفتی دوسش داری…چرا حالا ازش دوری میکنی؟به خاطر گندمه؟اگه من بگم گندم و ازش دور

میکنم برمیگردی پیش سیامک؟

-چرا برات مهم شده که برگردم پیش سیامک؟مگه نمیگفتی دست از سر داداشم بردار…تو دنبال

پولشی…ولش کن…حالا چیه که خودت راهو برام باز میکنی که به داداشت برسم؟

با صدای تقریبا بلندی گفت:چون تحمل بودنت با سیامک بهتره تا ببینم با یکی دیگه

هستی…میفهمی؟

خشکم زد

یعنی چی؟

یعنی ترجیح میداد مال برادرش باشم تا یکی دیگه؟

یامیخواست برادرشو خوشحال ببینه؟

یا…

یامنظورش این بود که…داره بودن منو بادیگران تحمل میکنه،ترجیح میده باسیامک باشم

چشماشو بستوبعد مکثی طولانی باز کرد…نفس محکمی کشیدوگفت:برگرد پیش سیامک

طناز…من بهت قول میدم گندم …قول میدم گندمو ازش دور کنم…فقط برگرد پیش کسی که

میگفتی دوسش داری…خب؟

چشمای عسلی سبزش تو نورخورشید برق میزد.

نفهمیدم چطور اما این جمله بی اختیار از دهنم در رفت

-داری منو پیشکش برادرت میکنی؟

احساس میکردم نفس هم نمیکشه.

این چه حرفی بود زدم؟

من…منکه سیامک رو…ادعای دوست داشتن سیامک چی بود؟تادیدم توجه نمیکنه و فهمیده بودم

برادرش هم منو میخواد دارم این بازی رو با خودم راه میندازم؟

واقعا تو کی هستی طناز؟

نمیدونم…فقط و فقط اینو میدونم که…تو این لحظه واقعا احساس پوچی میکنم…

من تمام مدت به خودمم دروغ میگفتم…

من دنبال سیامک بودم…توجه و دوست داشتن اونو میخواستم…اما حالابایه تلنگر ساده فهمیده

بودم سیاوش کسی بوده که قلبم انتخابش کرده…روحوجسمم انتخابش کرده…من فقط داشتم

سرخودمو شیره میمالیدم

به سرعت از کنار سیاوش رد شدم.

چی گفته بودم؟

اه…گندت بزنن طناز.

 

پیشنهادات دیگر ما:

دانلود رمان به سادگی از تسنی

دلنوشته آینه های مات اثر سهیلا.م کاربر انجمن ناول کافه

مجموعه شعر مغرور عاشق اثر هاووش راد کاربر انجمن ناول کافه

دانلود رمان آوای فریاد(جلد اول) به قلم تهمینه ورکانه کاربر انجمن ناول کافه

رمان دلواپس توام، به دلیل اختصاصی نبودن فاقد فرمت های دیگر می‌باشد و تنها به درخواست کاربران در فرمت PDF گذاشته شده است

3.8/5 - (228 امتیاز)
برای این مطلب ( دانلود PDF رمان دلواپس توام ) امتیاز خودت را با ستاره های بالا ثبت کن
باکس دانلود

راهنما

  • نظرات خود را تنها در مورد این رمان در بخش کامنت ها بیان کنید.
  • از ارسال مطالب تبلیغاتی و توهین آمیز خودداری کنید که تایید نخواهند شد .
  • اگر سوالی داشتید از بخش تماس با ما اقدام به ارتباط با مدیریت کنید.
  • رمان ها در سه فرمت (APK،EPUB،PDF) برای دانلود قرار میگیرند.
  • کاربران باتوجه به سیستم عامل گوشی می توانند رمان ها را دانلود کنند.

درباره SPRING :

فارغ التحصیل کارشناسی ادبیات انگلیسی

تاکنون 8 نظر ثبت شده است.

  1. واقعا رمان دلواپس توام جز بهترین رمانهایی بوده که خواندم عااااااااااالی بود خدا قوت

  2. خیلی عالییی بود یکی ازبهترین رمانهایی که خوندم
    رمانهای قشنگ دیگه هم مثل
    قفس دررهایی، دریا، دریا عشق، عشق وسنگ، باورم کن و…….درواقع میشه گفت این رمان جزو بهترین رمانها به حساب میاد

  3. نویسنده ی عزیز رمان واقعا طنز و خوبی نوشتی اما یه نکته تا اخر رمان آزارم داد یه جای رمان میگی مثل کارگرای افغانی من خودم مهاجر مقیم ایران هستم. به نظر من نباید دیگرانو به خاطر نژادشون مسخره کنیم و به عنوان طنز استفاده کنیم. طنز نباید جوری باشه به شخصیت کسی توهین بشه

  4. نویسنده ی عزیز رمان واقعا طنز و خوبی نوشتی اما یه نکته تا آخر رمان آزارم داد توی صفحه ی ۴۱ گفتی مثل کارگرای افغانی من خودم مهاجر و مقیم ایران هستم بهم برخورد. چرا باید دیگرانو به خاطر نژادشون مسخره کنیم و به عنوان طنز استفاده کنیم طنز نباید جوری باشه که به شخصیت کسی توهین بشه

  5. خیلیییی بامزه و قشنگ بود واقعا لذت بردم از ته دل 😍

  6. اوف واقعا عالی نمره ی ۲۰ هم براش کمه.😍
    نویسنده های عزیز خواهش میکنم‌ همچین‌ رمانایی بذارین واقعا خیلی قشنگه.

  7. مثل همیشه عالی


تمامی حقوق این سایت متعلق به ناول کافه می باشد و هرگونه کپی از مطالب و تصاویر شرعا حرام بوده و پیگرد قانونی دارد.