تبلیغات در ناول کافه کانال ستارگان رمان انجمن رمان
دانلود رمان : ناول کافه مرجع دانلود رمان های ایرانی و رمان های خارجی
ضد جوش صورت
خانه » دانلود رمان جدید » رمان های پرطرفدار ایرانی به درخواست کاربران
رمان های پرطرفدار ایرانی به درخواست کاربران

رمان های پرطرفدار ایرانی به درخواست کاربران

در این مطلب رمان های پرطرفدار ایرانی به درخواست کاربران را برای معرفی آماده کردیم. برای دیدن توضیحات بیشتر به ادامه مطلب مراجعه کنید.

رمان های پرطرفدار ایرانی

رمان های پرطرفدار ایرانی

رمان های پرطرفدار ایرانی :

نکته : لیست رمان های پرطرفدار زیر با توجه به درخواست کاربران ناول کافه ایجاد شده است و صرفا جهت معرفی می باشد.

 

نام : رمان اسطوره (دانلود رمان اسطوره از پگاه)

نویسنده : P*E*G*A*H

ژانر : عاشقانه

خلاصه رمان اسطوره : داستان رمان اسطوره درباره دختری دانشجو به نام شاداب است که در حال تحصیل در ترم سه رشته مهندسی عمران در دانشگاه تهران است. وضعیت مالی خانواده شاداب ضعیف است و برای گذران زندگی مجبور می شود در کنار تحصیل به دنبال کاری نیمه وقت بگردد. تبسم دوست شاداب اون رو برای کار به یک شرکت تبلیغاتی معرفی میکنه که رئیس این شرکت مردی به نام دیاکو است که شاداب اون رو از قبل میشناخته و به دلیل یک اتفاق عاشق اون بوده در حالی که دیاکو از این موضوع بی خبر بوده است.

 

نام : رمان تب

نویسنده : p*e*g*a*h

ژانر : عاشقانه ، اجتماعی

خلاصه رمان تب : زندگی سه فرد را بیان می کند البرز،پارسا و صدف .دختر و پسری که در پرورشگاه زندگی کرده و بعدها مسیر زندگی شان به یکدیگر گره ی کور می خورد و پسر دیگری که به دلیل مشکلاتش با آن ها همراه می شود. زندگی ای پر از فراز و نشیب و در این میان عشقی شیرین!

 

نام : این مرد امشب میمیرد

نویسنده : زینب ایلخانی

ژانر : عاشقانه

خلاصه رمان این مرد امشب میمیرد : یلدا دخترى سرکش که با عمه اش زندگى میکند ،طى حادثه اى باز داشت می شود و اتهام سنگینى در پرونده اش رقم میخورد ناجى او به طور معجزه آسایى وارد زندگى اش میشود و پرده از وقایع اصلى گذشته این دختر برداشته میشود، معین نامدار ! مردى از جنس خشم و تعصب ، با روح و زندگى اش در مى آمیزد و روایتى نو رقم میخورد…

 

نام : رمان افسونگر

نویسنده : هما پور اصفهانی

ژانر : عاشقانه ، هیجانی

خلاصه رمان افسونگر : تائیس افسونگری بود که با افسون خود اسکندر را وادار کرد پرسپولیس را به آتش بکشد و من افسونگری هستم که روح را به آتش می کشم یکی پس از دیگری افسون نخواست افسونگر باشد ؛ افسونگرش کردند.
داستان درباره دختری به نام افسون است که برادری بد جنس دارد که خیلی افسون رو اذیت میکنه،اما یه روزی با پسری به نام دنیل آشنا میشه و عاشق هم میشن اما بخاطر برادر افسون قضیه رو علنی نمیکنن و افسون میره پیشه دنیل زندگی میکنه تا اینکه…

 

نام : رمان تقاص

نویسنده : هما پور اصفهانی

ژانر : عاشقانه

خلاصه رمان تقاص : سالها پیش … وقتی هنوز چشم به دنیا باز نکرده بودم حوادثی رخ داد که تاثیرش را مستقیم روی زندگی من و تو گذاشت … شاید هیچ کس تصورش را هم نمی کرد یک عشق اتشین در گذشته باعث یک عشق اتشین دیگر در آینده شود … اما به خاطر زهری که گذشتگان از عشق چشیدند عشق ما نیز باید طعم زهر به خودش بگیرد … باید تقاص پس بدهیم … هم من هم تو … تقاص گناهی که نکردیم …

 

نام : رمان قرار نبود

نویسنده: هما پور اصفهانی

ژانر : عاشقانه

خلاصه رمان قرار نبود : داستان درمورد دختری به اسم ترساست که دو سال پشت کنکور مونده الان منتظر جواب کنکوره . مادر ترسا چند سال پیش فوت کرده ترسا با پدر و مادربزگش( عزیزجون) زندگی میکنه.خواهر بزرگش هم ازدواج کرده .ترسا آرزو داره که بره کانادا و اونجا ادامه تحصیل بده ولی پدرش به دلیل تجربه ی تلخی که در رابطه با فرستادن آتوسا(خواهر ترسا)به خارج داشته تحت هیچ شرایطی راضی نمیشه که ترسا رو بفرسته کانادا، به همین خاطر همین ترسا و دوستاش سعی دارند با همفکری هم راه حلی برای راضی کردن پدر ترسا پیدا کنند که موفق هم میشند ولی برای عملی شدن این راه حل یه سری اتفاقاتی میفته و شخصی وارد زندگی ترسا میشه که مسیر زندگیشو عوض میکنه،…

 

نام : رمان طلایه

نویسنده : نگاه عدل پرور

ژانر : عاشقانه ، همخونه ای

خلاصه رمان طلایه : داستان درباره ی دختری است به اسم طلایه با اصلیت اهوازی که ساکن اصفهان است.روزی طلایه که از قضا خانواده ای متدین و مذهبی دارد به تولد دوستش دعوت شده و باکلی خواهش و التماس رضایت مادرش را مبنی بر رفتنش به جشن جلب می کند اما بعداز شرکت در جشن متوجه جو ناسالم آنجا شده و تصمیم به ترک مهمانی میگیرد که وقتیموضوع را با دوستش درمیان میگذارد فریبا مانع از رفتن او شده و او را تا نیمه شب نگه می دارد.بالاخره با کلی خواهش فریبا رضایت میدهد طلایه را همراه یکی از پسرها به نام اشکان کهاو هم حال طبیعی نداشته راهی خانه کند.

در راه بازگشت اشکان طلایه را به ویلایی در آننزدیکی می برد ، طلایه که انتظار چنین چیزی را نداشته از شدت ترس بیهوش میشود و وقتیبهوش میاد درد عجیبی در بدن خود حس می کند و خود را داخل ویلا میبیند.از چیزی که ممکن است برایش بوجود آمده باشد به شدت میترسد و از ویلا فرار کردهو به سختی خود را به خانه میرساند.بعد از آن شب او که گمان میکرده حجب و حیای خود را از دست داده از ترس آبرو همه ی خواستگارانش را که همگی شیفته ی زیبایی او می شدند با هزار بهانه رد کرده تا اینکه…

 

نام : رمان همخونه

نویسنده : مریم ریاحی

ژانر : عاشقانه ، همخونه ای

خلاصه رمان همخونه : دختری به اسم یلدا که به دلیل فوت مادر و پدرش با یکی از دوستان صمیمی پدرش زندگی میکنه.بچه های اون مرد(حاج رضا) خارج از کشور هستن بجز پسر کوچکش که به دلایلی از پدره کینه به دل داره و اونم تصمیم داره از ایران بره…

خلاصه اینکه حاج رضا با شرط و شروط خاصی از یلدا میخواد که با همین پسر کوچیکه(که تابحال یک بارم یلدا رو ندیده)که اسمش شهابه ازدواج کنه و به مدت شش ماه با هم تو یه خونه زندگی کنن.اخلاق شهاب هم از اون جوریاست که نمیشه با یه من عسل نگاشون کرد.مغرور از خود راضی و در عین حال خوشتیپ و جذاب قصد اصلی حاج رضا این بود که اونا به هم علاقه مند بشن.در این بین اتفاقاتی میفته و حرفهائی زده میشه و روزهائی میگذره که شرحش رو باید خودتون بخونین…

 

نام : رمان مهمان زندگی

نویسنده : فرشته ملک زاده

ژانر : عاشقانه ، همخونه ایی ، دانشگاهی ، کلکلی

خلاصه رمان مهنان زندگی : سایه دختری مهربان و جذاب پر از غرور و لجبازی است .وجودش سرشار از عشق به خانواده است ،خانواده ای که ناخواسته با یک تصمیم اشتباه در گذشته همه آینده او را دستخوش تغییر میکنند … پایان خوش

 

نام : تو هنوز اینجایی

نویسنده : مهسا نجف زاده

ژانر : عاشقانه

خلاصه رمان تو هنوز اینجایی : دختری برای این که پدرش رو از ورشکستگی نجات دهد با پدر شوهر آینده اش قرار میذاره که اگه اون طلب پدرش رو پرداخت کنه در عوض اون با پسرش که به دختره علاقه داره ازدواج کنه ولی دختره هیچ حسی به پسره نداره.

 

نام : رمان تقلب

نویسنده : f javid

ژانر : عاشقانه ، طنز

خلاصه رمان تقلب : در مورد دختر شاد و سرزنده ای به اسم نادیا هست که همه نانادی صداش میکنن و خدای تقلبه. کل چهار سال دبیرستان رو با تقلب به انتها رسونده و دریای راههای تقلبه و انقدر حرفه ای که تا به حال سابقه تقلب گرفتنه ازش رو هیچ بنی بشری به چشم ندیده اما از بد روزگار بالاخره دستش برا یه نفر رو میشه و این سراغاز یه تنفر عمیق و شاید در انتها عشقی بزرگ و پر از تجربه های ریز و درشتی که بالاخره ببینیم نقلب توانگر کند مرد را یا نکند!

 

نام : رمان دلواپس توام

نویسنده: VANIA.b

ژانر : طنز ، همخونه ای ، کلکلی ، عاشقانه

خلاصه رمان دلواپس توام : درباره دختریه که بعد از ازدواج خواهرش،یه مشکلاتی براش پیش میاد که مجبورمیشه بره و توخونه دامادشون برای مدتی زندگی کنه…
تو اونجا اتفاقی براش پیش میوفته که اصلا فکرشم نمیتونسته بکنه…زندگی بیخیالو روحیه سرخوشش توی اون عمارت دچار تغییر میشه…

 

نام : رمان انتخاب دوم

نویسنده : VANIA.b

ژانر : عاشقانه

خلاصه رمان انتخاب دوم : داستان درمورد یک انتخابه…یک انتخاب که اولویت اول نیست،و خیلی سخته برای کسی که تمام دنیاتو بافکر به اون ساختی اولویت دوم باشی…انتخاب جایگزین باشی.

 

نام : رمان دژکوب

نویسنده : مدیا خانم

ژانر : انتقامی ، عاشقانه

خلاصه رمان دژکوب : بهراد ، مرد زخم دیده ایست که فقط به حرمت یک قسم آتش انتقام را روز به روز در سینه بیشتر و فروزان تر میکند.. سرنوشت او را تا لبه ی پرتگاهی پیش میبرد که در آن سوی آن چیزی جز تاریکی نیست..
بی آنکه بداند این بار تاریکی همان روشنایی صبح زندگی اش بوده که حالا جای به شب داده..پایان خوش

 

نام : رمان خشت و آینه

نویسنده : بهاره حسنی

ژانر : عاشقانه ، اجتماعی ، همخونه ای

خلاصه رمان خشت و آینه : پسری که از خارج میاد تا یه دختر شیطون و غیر قابل کنترل رو تربیت کنه…این کار واقعا متفاوت خواهد بود. شخصیتها و نوع داستان متفاوت خواهند بود. در این کار شخصیت اولی خواهیم داشت که پر از اشتباه است. پر از ندانم کاری. پر از خامی و بی تجربگی.

می خواهیم که با هم و در کنار شما به یک پختگی و ثبات شخصیتی در او برسیم. یک بلوغ ذهنی. شخصیت متزلزل و کوچک داستان ما، در انتها پخته و با ثبات و آرام خواهد شد. کسی که با همه کس و همه چیز سر ناسازگاری و عناد دارد، در انتها بالغ و فهیم می شود. حالت باری به هر جهت بودن او رشد خواهد کرد و تبدیل به کسی خواهد شد که برای اهدافش تلاش خواهد کرد.
در این داستان عشق هم خواهیم داشت. عشق و علاقه هایی متفاوت. عشقی پاک. عشقی که خود رشد می کند و می رویاند. عشقی که ورای نیاز های پیش پا افتاده و زمین گیر است. عشق ناپاک هم خواهیم داشت. چیزی که در نهایت محکوم به فناست. چون که از همان ابتدا هم نبوده است. نمی توان چیزی که نیست را هست کرد…

 

نام : رمان تقابل

نویسنده : الف کلانتری

ژانر : عاشقانه ، اجتماعی

خلاصه رمان تقابل : داوود با قدم هایی خسته و دلی شکسته، به دنبال راهی برای التیام دردی ست که به جانش افتاد.قصه ی غصه هایش از او مرد سرسختی ساخت که با دنیا هم سر جنگ داشت و این بین، به ازای سوختن عزیزترینش؛ عزیزترین دیگری را سوزاند به شعله ی انتقام…

 

نام : رمان روشنایی مثل آیدین

نویسنده :shazde koochool

ژانر : عاشقانه ، اجباری

خلاصه روشنایی مثل آیدین : درباره ی دختری به نام دنیا هس که از بچگی با پسر خاله اش میثاق به شدت مچ بوده و در ادامه میثاق با دختری به نام فریبا می خواد ازدواج کنه و دنیا هم با پسر عموی فریبا نامزد می شه. اما طی قراری که بابابزرگ فریبا و پسر عموش می زارن فریبا و پسر عموش با هم عقد می کنن تا به ثروت برسن. به سر میثاق می زنه و می گه که خالا که این پسر عشق من را گرفته من هم به نامزدش دنیا رحم نمی کنم.

دنیا با کمال بی رحمی مورد تعرض میثاق قرار می گیره و بعد می فهمه که بارداره و مجبور می شه باهاش عروسی کنه. میثاق به شدت پشیمونه و می خواد دل دنیا را به دست بیاره اما دنیا باهاش راه نمی اد و برای ادامه تحصیل می ره سوئد. داستان پر فراز و فرودی هس که نثر زیبایی داره و به دل می نشینه

 

نام : کنت نعنایی

نویسنده : مریم مولایی

ژانر : عاشقانه ، انتقامی

خلاصه رمان کنت نعنایی : شایدنگاه اولت که پرغروربودمرابه دام انداخت،
یاشایدنگاه عاشقانه ات مراازخودبیخودکرد،فقط می دانم!من اسیرچشمان سیاه توشدم.تو چه؟مرادوست داری؟یافقط بازیچه ایی برای هوسهایت هستم.یاشایدهم این آدمیان هستن که نمی گذارن این من عاشق به تویی معشوق برسم . نمی دانم’ولی توبمان من لطیفم،شکننده ام کمکم کن. نگذار بازی هایی این زمانه مراتامرزنابودی ببرندواحساساتم رابه آتش بکشن

 

نام : رمان جایی نرو

نویسنده : معصومه آبی

ژانر : اجتماعی

خلاصه رمان جایی نرو : یک زن، یک مرد، دو شخصیت متضاد ، دو زندگی متضاد…
وقتی کنار هم قرار بگیرن، چی پیش میاد؟!گاهی زندگی بازی هایی با آدم میکنه که غیرقابلِ پیش بینیِه کیانمهر و ترانه ، برنده ی این بازی میشن یا بازنده؟!میتونن جای نداشتنهای هم رو پر کنن؟!

 

نام : رمان در امتداد باران

نویسنده : سارا

ژانر : عاشقانه ، اجتماعی

خلاصه رمان در امتداد باران : وکیل جوان و موفقی با پیشنهاد عجیبی برای حل مشکل دختری از طریق خواندن دفتر خاطراتش مواجه میشود و در همان ابتدای داستان با خواندن صفحه اول شوکه میشود … این رمان برداشتی آزاد است از یک اتفاق واقعی…

 

نام : رمانازدواج اجباری

نویسنده : sara bala

ژانر : ازدواج اجباری

خلاصه رمان ازدواج اجباری : داستان درباره ی دختری به اسم بهار هستش که یه روز موقع برگشت از مدرسه متوجه ماشین ناشناسی جلوی در خ و نه شون میشه که ….

 

نام : رمان اگر چه اجبار بود

نویسنده : الهام . ح

ژانر : اجباری ، عاشقانه ، همخونه ایی 

خلاصه رمان اگر چه اجبار بود : همه چیز برای من یک بازی بود.. یک بازی تلخ و اجباری..اصلاً نمیدونستم با این بازی چی به سر خودم و اون بیچاره میاد..فقط برام آبروی بابام مهم بود..اما اون بیچاره..!! تقصیری نداشت.. مجبور بودم در برابر نگاه های سرد و پرسشگرانش فقط سرمو بندازم پایین و سهم اون فقط سکوت بود..سکوت…!!
دختری زجر کشیده…بی گناه مجازات میشود و در این مجازات پسری را هم با خود شریک میکند…نمیخواهد..اما برای حفظ آبروی پدرش مجبور میشود..همه چیز اجبار است…!

 

نام : رمان یغمای بهار

نویسنده : الف کلانتری

ژانر : عاشقانه ، اجتماعی

خلاصه رمان یغمای بهار : دلارای ایلیاتی با فرار از بند اسارت، خود را به بهشت شانه های مردی رساند که خان بود و سیبی ممنوعه…

 

نظر شما در مورد رمان های پرطرفدار ایرانی چیست؟

رمان های پرطرفدار ایرانی با توجه به تعداد درخواست کاربران لیست شده است

 

همچنین مطلب زیر هم توصیه می شود:

پرخواننده ترین رمان های ایرانی

3.9/5 - (1418 امتیاز)
برای این مطلب ( رمان های پرطرفدار ایرانی به درخواست کاربران ) امتیاز خودت را با ستاره های بالا ثبت کن
باکس دانلود

راهنما

  • نظرات خود را تنها در مورد این رمان در بخش کامنت ها بیان کنید.
  • از ارسال مطالب تبلیغاتی و توهین آمیز خودداری کنید که تایید نخواهند شد .
  • اگر سوالی داشتید از بخش تماس با ما اقدام به ارتباط با مدیریت کنید.
  • رمان ها در سه فرمت (APK،EPUB،PDF) برای دانلود قرار میگیرند.
  • کاربران باتوجه به سیستم عامل گوشی می توانند رمان ها را دانلود کنند.

درباره Soheil_Gh :

علاقه مند به وبلاگ نویسی و طراحی

تاکنون 915 نظر ثبت شده است.

  1. سلام
    من دنبال رمانی هستم
    که برادر دختره تو آمریکاست
    و دختره برای اینکه گرین‌کارت آمریکا رو بگیره ازدواج صوری میکنه با یکی و بعد عاشق هم‌میشن
    کسی می دونه اسمش رو

  2. سلام دنبال رمانی میگردم که زنه یی دختر بچه داره و با خواهر زندگی میکنه و از شوهرش طلاق گرفته و دوباره درسشو شروع میکنه و کامپیوتر میخونه بعد میفهمه قرار شوهر دختر عموش بگیره و یی پسر جوون دوست میشه و نمیگیه که قبلا ازدواج کرده

  3. سلام اسم این رمان چیه؟
    در مورد دختری که پسر عموش دوسش داره ولی دختره تو دانشگاه با پسر مسیحی آشنا میشه و عاشق هم میشن،پدر پسر مسیحی با ازدواج این دوتا مخالفت می کنه و پسر مسیحی با دختر مسیحی نامزد کرده،بعد مدتی دختر با پسر عموش نامزد می کنه ولی شب نامزدی پسر مسیحی به دیدنش میاد و دختر نامزدی به هم میزنه و واسه همیشه از خونه پدرش میره و تنها زندگی میکنه،بعد از سالها پسر مسیحی مسلمان می شود نامزدی خود را به هم زده و شرکت میزند ،بعد مدتی دختر و پسر همو می بینن بعد سختی فراوان بهم میرسم،
    دختر دو خواهر دیگه داره به اسم بهار و بنفشه و فکر کنم اسم پسر عموش سامان

  4. رمانی هست که پسره جراح مغزو اعصابه ولی ممنوع الکاره. دختره هم روانشناسه و باید به پسره مشاوره بده و تاییدش کنه تا پسره جراحی کنه

  5. سلام دوستان من یه رمان می خوام که دختره بیماری قلبی داره و تمام نزدیکانش مواظب هستن تا شکی به اون وارد نشه اما پسر داستان این موضوع رو نمی دونه
    میشه لطفا اگه می دونین اسمشو بگین🤗🙂

  6. سلام وقتتون بخیر، من یک رمان چندوقت پیش خوندم که دختره با پسری دوست بود بعد به علتی میرن روستای پسره که توش ارباب سالاری بوده و به دختره مجبوره میشه برای اینکه زنده بمونه با دایی پسره ازدواج کنه که ارباب بوده و پسری هم که اول باهاش اشنا شده بوده اتیش میگیره و میسوزه، ممنون میشم اگر اسمشو میدونید بفرمایید

  7. سلام من دنبال یه رمانی میگردم که نه اسم شخصیتاش رو میدونم نه اسم رمان رو ولی فک کنم دختره پدر مادر نداره و پیش پدربزرگو مادربزرگشه پولدارم هستن بخاطر اینکه ثابت کنه که میتونه از پس خودش بر بیاد مستقل میشه و تو یه شرکتی مشغول به کار میشه که مربوط به مدو ایناس شوهرم داشته و طلاق گرفتن بنا به دلایلی فک کنم ترکیه س اونم تو کار مدو ایناس اخرش دختره میره همونجایی که شوهرش هست بخاطر صنعت مدو اینا ولی میبینه یه بچه هم داره بعد مشخص میشه که بچه هم مال خودش نیست نمیدونم دقیقا کسی میدونه اسمش چیه

  8. سلام من دنبال یک کتاب میگردم درباره یک دختری که ازدواج میکنه اما ازدواجشو دوست نداره بعد تو همسایگیش یه پیرزنه زندگی میکنه که درباره زندگیش و خاطراتش با این دختره حرف میزنه و کمکش میکنه
    کسی اسم اینرمان رو میدونه؟

  9. سلام دوستان
    من دنبال یه رمان میگردم که یه دختر و پسری که با هم پسرخاله و دختر خاله بودن و تو بچگی دختره چاق بوده و از طرف همه مسخره می‌شده ولی عاشق پسره میشه بعد از پسره می‌شنوه که اونو داره مسخره می‌کنه و از پسر از اون به بعد دوری می‌کنه تا اینکه دختره استاد دانشگاه میشه و پسره رو تو دانشگاه میبینن که اونم استاد دانشگاه شده و اینکه دختره از فوبیا آسانسور داشته که با پسره این حل میشه و هم چنین پسره هم شرکت داشته که کارهای عمرانی رو توش انجام می‌داده و دختره هم میاد تو شرکتش برای کمک به پسره
    ممنون میشم بگین اسم رمانشو خیلی گشتم ولی پیدا نکردم🥲💜

  10. سلام ممنون میشم راهنماییم کنید
    چند سال پیش رمانی خوندم که اسم دختر نیاز و پسر مهرداد بود. بابا دختر معتاد بود. کمیته دختر و پسر رو باهم تو یک مهمونی دستگیر میکنه و مجبورشون میکنن ازدواج کنن. پسر یه داداش کوچیک و مدرسه ای هم داشت و یه خواهر بزرگ که ازدواج کرده بود. مادر پسر هم ولشون کرده بود رفته بود خارج بخاطر همین پسر کلا با زن ها خوب نبود و کلا قصد نداشت ایران بمونه و خواهر بزرگش از طریق نیاز مایل بود مهرداد تو ایران نگه داره و…🥺😥

  11. سلام چند سال پیش یه رمان خوندم که فک کنم از نودهشتیا بود یع دختره از خارج میاد که انتقام بگیره از بعد اتفاقی با یکی از فامیلاش به اسم سیاوش ازدواج می کنه که چشمای سبز داشت یه پسر نقش مکملم اسمش هادی بود فک کنم اگه کسی میدونه میشه بگه

  12. یه رمانی بود پسره قاضی بود بخاطر یه سری مسایل خلع لباس روحانیت میشه بعد با یه دختری اشنا میشه که اصلا شبیه خودش نیست و مذهبی نیستش باهم ازدواج میکنن ولی خانواده پسره راضی نمیشن

  13. سلاممم من دنباله اسم یه رمان میگردم که پسره قاضی بوده بعد خلع لباس روحانیت میشه و مجبور میشه با دختری ازدواج کنه که شبیه هم نیستن

  14. چند وقت پیش رمانی خوندم که اسمش رو یادم نمیاد اگر کسی میدونه بگه لطفا.
    فقط یادمه پسره پشت گردنش تتو عنکبوت داشت
    و دختره چند سال قبلش با دو تا از دوستاش یواشکی میرفتن تولد دوست پسر دوستشون ک توی راه یه چیزایی میبینن و یکی از دوستاشون میمیره حالا دختر اصلی رمان همش توهم میزنه که همونا که دوستشو کشتن اومدن اینم بکشن ولی کسی حرفشو باور نمیکنه

  15. عشق بود یا هوس

  16. سلام یه رمانی خوندم اسمش یادم نیست یه دختره بود از نامزدش جداشده بود و توخوابگاه بود و توی جمعیت هلال احمر فک کنم عضو میشه یافک‌کنم به یه جای میره برای کمک و اونجا با یه دکتریاشنا میشه ..میشه اسمش و بگین اگه کسی یادش هست؟؟

  17. سلام اسم یه رمانی یادم نیست ولی محتواش این که یه دختره قدش کوتاه هسته و فک کنم عضو جمعیت هلال احمر میشه و اونجا با یه دکتر آشنا میشه ..اسم رمان چیه؟

  18. سلام من چند سال پیش یه رمان خواندم با این مضمون که دختره توی یه خانواده توی روستا زندگی می‌کرده با یه پسره آشنا میشه و پسره به دختره تو جنگل درس می‌داده بعد خواهر دختره با شوهر خواهرش مشکل پیدا می‌کنه چون شوهر خواهره به خانواده دختره کمک می‌کرده این دختر و به زور مجبور به ازدواج با شوهر خواهرش میکنن بعد معلوم میشه این شوهر خواهرش با قاچاقچیان دستشون تو یه کاشی دختره فرار می‌کنه میره سرپرستیش رو یه خانواده دیگه قبول میکنم آخر سر با اون پسره که اولش دوسش داشت دیدار می‌کنه و آخر داستان نشون میده که به هم می رسن کسی اسمش رو میدونه؟

  19. یه رمان بود اسمش یادم نمیاد که دختره اسمش خورشید بود ،بعد یه پسره توی مستی بش تجاوز میکنه و این حامله میشه ،خوانوادش از خونه بیرونش میکنن و با یه پیرمرد ازدواج میکنه که پیرمرده میمیره و اموالش رو به نام این میزنه بعدش دختره با پسره روبه رو میشه و اخرش باش ازدواج میکنه … اگر اسمش رو میدونید ممنون میشم بگید .

  20. سلام من دنبال ی رمان میگردم که دختره طراح لباسه وخانوادش قبولش ندارن فک میکنم خواهر ناتنیش قراره با ی مرد پولدار ازدواج کنه و دایی یا عموی اون پسری که خواهرش میخواد باهاش ازدواج کنه تاجر نقرس طی اتفاقاتی عاشق هم میشن کسی اسم این رمانو میدونه

  21. سلام
    من قبلا یک کتابی خوندم موضوعش درباره دختری بود که از ازدواجش زیاد راضی نبود که با پیرزنی تو همسایگیش اشتا میشه بعد پیرزنع داستان زنگی و ازدواج خودش و به دختره تیکه تیکه میگه
    کسی اسم این رمان و میدونه خیلی دنبالشم

  22. سلام من دنبال کتابی هستم ک دوسال پیش خوندم و متاسفانه اسم رمان یادم نیس.. موضوع از این قرار بود ک یه خانومی با همسرش از یه مهمونی برمیگشتن و همسرش مست بود و رانندگی میکرد و میزنه به یه خانوم ک خانومه میمیره و همسر اون خانومی ک فوت شده به خانوم میگه اگه میخوایین همسرتون قصاص نشه باید ازش طلاق بگیری و با من ازدواج کنی

  23. سلام من دنبال رمانی هستم. ک سه تا پسر برای انتقام با سه تا دختر دیگه اردواج میکنن. اسم یکی از دخترا زینب بود. بابای سه تای دخترام کارخونه دارن.

  24. سلام دوستان.
    من دنبال رمانی هستم ک سه تا پسرن با سه تا دخترن رمانه سه تا فصل هم داره پدر دخترا کارخونه دارن پسرا از دخترا انتقام میگیرن اسم یکی از دخترام زینب هست.

  25. بهترین رمانی که من تا به حال خوندم یکیش تب داغ هوسه یکیشم سفر به دیار عشقه که این یکی اولین رمامیه که من ۴ بار تاحالا خوندمش محشره❤😍

  26. سلام من خیلی سال پیش یه رمان خوندم که پسره داستان ما خیلی پولداره و پدرش فوت میکنه و وصیت پدرش اینه اگر قراره ارثی بهش برسه با دختری که اسمش در وصیت نامست ازدواج کنه چون سال ها پیش پدر دختر پسر رو نجات داده بود اما پسر شخصی دیگه رو دوست داشت اون وارد زندگی دختر میشه و با خواهرش و دختری که دوستش داره به خواستگاری دختره میره و اونا عقد میکنن فردای مراسم پس با نامه و حق طلاق و چک مهریه دختر رو ترک میکنه اسم پسر غلامرضا بود دختر اما جدا نمیشه به تهران میره و اونجا دانشجو میشه بعد ها پسر و همسر و فرزندش فوت میشن و ارثیه به دختر غصه میرسه و وکیلی در جستجوی دختره اما چون دختر عمل کرده و آدرسش تغییر کرده به سختی اونو پیدا میکنن

  27. سلام
    من دنبال یه رمان میگردم که دختره اسمش نبات بود و با یه پسره تو کارگاه مبل سازی باهم کار میکردن و عاشق هم میشن و ادامه ماجرا ها
    میشه لطفا اگه کسی میدونه اسمشو بگه💕

  28. سلام من دنبال ی رمان میگردم ک دختره علایق خاصی داره مثلا از رنگ مشکی و تناب دار خوشش میاد و عاشق دوست برادش میشه و هی اذیتش میکنه تا ی روز تصمیم میگیره بهش بگه ولی وقتی بهش میگه عصبانی میشه و میزارش میره بعد چند نفر تو راه مزاحمش میشن بعد چند سال دختره و پسره همو میبینن دختره پسره رو میشناسه ولی پسره دختره رو نمیشناشه بقیشو نمیدونم اگه کسی اسمشو میدونه لطفا بگتش

  29. سلام من دنبال رمانی میگردم ک دختره ی اخلاق خاص داره و از رنگ مشکی و طناب دار خیلی خوشش میاد بعد عاشق دوست برادش میشه و هی اذیتش میکنه تا ی روز تصمیم میگیره بهش بگه وقتی بهش میگه پسره عصبانی میشه و میره دخره هم موقع برگشت ی چند نفر اذیتش میکنن بعد چند سال طی ی اتفاقاتی دخره و پسره همو میبینن دختره پسره رو میشناسه ولی پسره نمیشناستش

    میشه اسمشو بگید

  30. سلام دوستان
    من رمان اسطوره رو خوندم
    بهترین رمانی بودکه تاحالا خوندم
    نه محتوای نامناسب داره نه هیچ
    بلکه خیلی اموزنده بود
    وبه نظرم همه باید بخونند

  31. سلام دوستان
    من دنبال یه رمان میگردم که دختره اسمش نبات بعد با یه پسره تو کارگاه مبلسازی کار میکنن بعد عاشق هم میشن ولی دختره مجبور میشه با پسره عامیلشون ازدواج کنه تا پسره نیوفته زندان و بعدشم میره خارج وقتی که برمیگره پسره یه شرکت زده به اسم زمرد سبز(اگه اشتباه نکنم)
    میشه اسمشو بگین لطفا🙂

  32. سلام ،من چن سال پیش یه رمانی خوندم که متاسفانه اسمش یادم نمیاد با این موضوع : یه دختری هست که وضع مالی خونه طی یه سری اتفاقا بد شده ،یه خواهر داره که اون ازدواج میکنه ،برا جور کردن جهیزیه خواهرش و داروهای مادرش کلی بدهی بالا میاره ،شوهر خواهرشم یه برادر داره که رییس یه کارگاهیه که بعده دختره اونجا کار میکنه و..

  33. سلام من دنبال یه رمانم اسمش یادم رفته ولی یه دختر دانشگاهیه که میدزدنش بعد میفروشنش به یه مرد که فک کنم اسمش دنیل هس دو تا بادیگارد یا همون نگهبانم داره که بنام های حشمت وحمت فک کنم دختره کلی سر کارشون میزاره اخرش مرده میمیره ودارو ندارش میرسه به دختره و دختره برمیگرده خونش اگه میشه اسمشو برام بگین

  34. رمان ویدیا

  35. جالب است که ما معمولا کتاب خوانی را یک ویژگی نیکو می دانیم ولی در عمل بیشتر کتاب های موجود محتوای مناسبی ندارند و خواندن آن ها چیز مثبتی به فرد اضافه نمی کند . در رمان های معرفی شده نیز تماما صحبت از روابط جنسی و تجاوز و خیانت و… است . جون ظاهرا اینجور مطالب خوانندگان بیشتری دارد . در مقابل بسیار ناچیز است رمان هایی که مثلا در رابطه با تلاش و کوشش یک فرد برای رسیدن به مدارج و موفقیت های علمی باشد . بسیاری از افراد ایرانی که در دانشگاه های آمریکا استاد تمام هستند روستا زادگانی هستند که با تلاش فراوان به این درجه رسیده اند . زندگی این افراد را کسی بصورت رمان نمی نویسد …

    • زندگی افرادی لیاقت نوشته شدن داره که جان،مال،عمر،دانش،هنر و…اشون رو پای وطنشون گذاشتن.

  36. گایز هرکی رمان خوب سراغ داره بگه پیلیز

  37. رمان تقاص بنظرم قشنگترین رمان عاشقانه ای هس که تا الان خوندم

  38. سلام یه رمانی چند سال پیش خوندم اسمشو یادم رفته داستانش اینجوری بود که دختره با پسر خان ازدواج میکنه ولی شب عروسیش به دختره تهمت میزنن که دست خورده ای بعد اون داستان پسره طلاقش میده و دختره رو مجبور میکنن که با برادر پسره که عقیمه و هیچ حسی نداره ازدواج کنه بعدشم که دختره ثابت میکنه که پاک بوده و واسش پاپوش دوختن

  39. من دنبال یه رمانم که دختره شب اول عروسیش بهش تهمت میزنن و پسره طلاقش میده ولی نباید از خانواده خارج شه واس همین ب عقد برادر پسره که عقیمه در میارنش و دختره بعد یه مدت ثابت میکنه که پاک بوده و بهش تهمت زدن

  40. سلام من چند وقت پیش یه رمانی خوندم که دختره عاشق برادرش میشه و برادرشم عاشقش میشه برادره چون میدونه گناهه میره یه شهر دیگه تا دور بمونه ولی بعدا دختره میفهمه که اون برادرش نبوده و بزرگش کردن خانوادش میره اون شهر دنبالش میشه اسمشو بگید

    • ناشناس عاشق

    • رمان نیما بود فکر می کنم اسم دختره ندا و اسم پسره نیما

    • سلام
      اسم یک رمان رو یادم رفته محتواش این بود که یه دختره ک خانوادش طردش میکنن چون توی گذشته نامزدش یه برادر داشته ک با طوتئه دوست دختره همه فکر میکنن دختره عاشق برادر نامزدش شده و خواهرش چون عاشق برادر نامزدش بوده میفهمه و خودکشی میکنه

  41. سلام من یه رمان خوندم که دختره از کلاس برمیگرده باغ پدر بزرگش و میفهمه که پدر بزرگش مرده و پسر عمش که همبازی بچه گی هاش هم بوده بعد ازچند سال میادو اینا همو میبینن و عاشق هم میشن اما بخاطر برادر دختره نمیتونن باه باشن چون پسره مثل برادر هست برای برادره دختره

  42. تا تباهی_ فرزام ومهسیما

  43. سلام من دنبال رمان کامل بهراد و ترانه (یه اشتباه….)میگردم تو گوگل پیداش نمیکنم خواهشا یه لینکی چیزی برام بزارید تا بتونم پیداش کنم ممنون میشم .خواهشا…

  44. سلام من دنبال رمان کامل بهراد و ترانه (یه اشتباه….)میگردم تو گوگل پیداش نمیکنم خواهشا یه لینکی چیزی برام بزارید تا بتونم پیداش کنم ممنون میشم .خواهشا

  45. سلام دنبال یه رمان هستم که درباره یه دختریه که میره کلاس زبان و عاشق استادش میشه ولی استادش جاسوسه و قصد ریپورت دادن خانواده دختره رو داشته ولی با هم نامزد میکنن و… میتونید اسمش چیه؟؟

  46. سلام
    من دنبال یه درمان میگردم که دختره هم پدرش و هم برادش پلیس بودن بعد تو یه عملیات یه پلیس دیگه از تهران میاد که دختره هم مجبور میشه تو عملیات باهاش همکاری کنه بعد هم عاشقش میشه
    ولی با یک نفر دیگه ازدواج میکنه
    ولی در آخر به هم میرسن
    میشه اسمشو بگید😪
    مرسی😘

  47. سلام
    من قبلا یه رمان خوندم که دختره برادر و پدرش هردو پلیس بودن و تو یکی از عملیات هاشون یه پلیس دیگم از تهران میاد به شهرشون و دختره با این پلیس تو ماموریت همکاری میکنه و عاشقش میشه ولی میره با شخص دیگه ای ازدواج میکنه
    ولی آخرش میره با همون پلیس
    میشه لطفا اسمشو بگین😪
    مرسی😘

  48. زندگی خصوصی

  49. رمان ها اکثرا موضوعات جالبی دارن ولی به چشم میخورن که با به طور غیر واقعی بعضی چیزا رو تو رمانشون نشون میدن یا غیر عمد یا از روی عمد . از نویسنده های خوب می‌خوام رمانشون رو سیاسی نکنند و فقط سعیشون در جذاب بودن و تا حد ممکن واقعی نشون دادن رمانشون باشه تا مخاطب رو به وجد بیاره . داشتن اطلاعات لازم رمان رو عالی میکنه که به عنوان مثال رمان های خانوم پور اصفهانی این ملاک رو دارن.

  50. سلام چندسال پیش یه رمان خوندم الان دنبالشم دختره پیش پدر بزرگش اینا زندگی میکنه پدر دختره چندین ساله اونو ول کرده با یه پسر باشخصیت نامزد میکنه ولی یه شب ک جشن هم بوده نامزد دختره ،دختر رو بیهوش میکنه و بهش تجاوز میکنه اون شب همه جریان رو میفهمن ولی نمیدونن کی این بلارو سرش اورده و فک میکنندختره با میل خودش با یکی بوده پسره نامزدی رو بهم میزنه و بعد مشخص میشه دختره حامله شده اون دختر با کمک فک کنم پسر خالش از ایران میره زمانی که دخترش سه ساله میشه برمیگرده ایران و تو خونه ی نامزد سابقش ساکن میشه و میخواد بفهمه پدر دخترش کیه لیست مردای حاضر تو مهمونی رو در میاره و میخواد از همشون تست دی ان ای بگیره .بعد متوجه میشه نامزدش بهش تجاوز کرده دلیلش هم این بوده ک پدر دختره زمان بچگی پسره بهش تعرض کرده و میخواسته انتقام بگیره کسی اسم رمان رو یادشه؟


تمامی حقوق این سایت متعلق به ناول کافه می باشد و هرگونه کپی از مطالب و تصاویر شرعا حرام بوده و پیگرد قانونی دارد.